`باران باش`

سلام.خوش اومدید : )
خداروشکر....وظیفست...
شرکت کننده های رشته ی انسانی نسبت به ریاضی و تجربی کمترن و باور کن این یه ماه رو خوب تلاش کنی ، قبولِ قبولی...
کتابهاتون خوبن...سوالات کنکور ۹۰ تا ۹۷ رو هم اگه نداری از اینترنت دانلود کن...
 شروع کنیم :(توجه بشه که متناسب با شروع از یک ماه مونده به کنکور راهنمایی میکنم)
ببین یکم باید با سرعت اما با دقت بخونی...مثلا زیاد یه درس رو طول نده...طبق نیازت به درس های مختلف و برنامه های زندگیت ، برای خودت برنامه بچین
توجه کن درس ها رو باهم باید ببری جلو تا به همه برسی و چیزی هم یادت نره...
مثلا برنامه ی امروزت رو مینویسی یک ساعت و نیم ادبیات و فلان ساعت برای هر کدوم از درس ها..  .حالا برای همین ادبیات ، ربع ساعت یه صفحه لغت، نیم ساعت تاریخ ادبیات، ربع ساعت املا و نیم ساعت قرابت و آرایه می خونم...
و همینطور برای بقیه درسها...
توضیح هر درس:
>ادبیات:
سوالاتی که میان اینجوریه : ۳ تست لغت _ ۲ تا املا_۳ تا تاریخ ادبیات_ ۳ تا آرایه_۵ تا زبان فارسی_۹ تا قرابت.
¤برای لغت اول از همه ، برگه های لغت آخر سه تا کتاب ادبیات رو بِکَن و کنار هم داشته باششون...
 همین اول کار ، وقت بذار و سوالای کنکور ۹۷ تا ۹۰ رو بذار جلوت و همه ی لغت هایی که تو سه تا تست اول(سه تا تست اول لغت هستن) ازشون سوال داده شده رو تو برگه های لغتت علامت بزن...وقتی اینکارو میکنی ، میبینی یسری کلمه ها پرتکرارن‌..و موقع خوندن هم به اونایی که ازشون تو کنکور سوال اوورده شده ، بیشتر حواست هست...
تو سوالات کنکور با یسری کلمه ی دیگه هم برخورد میکنی که تو لغات آخر کتاب پیداشون نمیکنی..اینارو همون بالای برگه های لغت ها یادداشت کن(کتابهای کمک درسی معنی بیشتر کلمات متن که آخر کتاب نیستن رو هم نوشتن ولی چون زمان کمه برای خوندن همه ی کمک درسی ، این راه حل خوبیه) اینجوری راحت ، حداقل دوتا سوال از سه تا سوال رو میتونی جواب بدی...
بعد متناسب با تعداد برگه های لغتهای آخر کتاب، مشخص کن که هرروز چه تعدادیشون رو بخونی...مثلا اگه ۸ صفحست، روزی یه صفحه بخونی ، یه هفته ای تمومه و بعد دوباره دوره میکنی...اون موقع میتونی شروع کنی لغات کمک درسی رو بخونی و تست های کنکور رو بزنی... *این برگه ها و علامتهایی که توشون زدی و لغات اضافه ای که بهشون اضافه کردی ، برای مرور چندروز مونده به کنکور خیلی خوبن*
ببین لغت یه چیز حفظیه و امکان پیچوندنش نیست...بنابراین واسش تکرار اهمیت زیادی داره..ولی موقع خوندن ، به تمام معنی های یه کلمه خیلی دقت کن...تو قسمت لغت اگه یکی دوتا سوال شمارشی اومد ؛فریب ظاهرشون رو نخور و ازشون نترس...

¤برای املا : املاهای کتاب زبان فارسی+کمک درسی بخونید...برای این مورد ،از همین الان شروع کن هرروز املاهای یدونه کنکور (از ۹۷ به قبل) رو جواب بده...خوبه که تو یه برگه کلمه ها رو بنویسی برای خودت... به کلمه هایی که دو شکل دارن و هر کدوم یه معنی داره توجه کن..مثلا تو سوال با توجه به مترادفش یا متنی که داده، باید تشخیص بدی کدوم شکل این کلمه اینجا کاربرد داره.. ‌
گاهی اوقات هم چندتا کلمه ی قلمبه سلمبه میدن اما میبینی  جواب سوال یه کلمه ی سادست که غلط املایی داره  : )

¤تاریخ ادبیات:خیلی جاها رمز گذاری از خودت بشدددددت کمک کنندست..حتی اگه اسم کامل کتابهای نویسنده ها رو بلد نباشی...مثلا:
سید حسن حسینی رباعی سرای معروفیه و آثارش اینان:هم صدا با حلق اسماعیل_گنجشک و جبرئیل.
من تو ذهنم واسه خودم اینجوری رمز گذاشتم: یاد اربعین امام حسین افتادم و به رباعی ربطش دادم!
امام حسین(ع) سرش بریده شد مثل اون جریانی که خدا به واسطه ی جبرئیل به حضرت ابراهیم دستور قربانی کردن حضرت اسماعیل رو داد...
اینا رو تو ذهنم گفتم و کنارش تو کتاب ، از "حسینی" یه فلش زدم نوشتم اربعین.از اربعین هم یه فلش زدم نوشتم رباعی...
باز دوباره از "حسینی" دوتا فلش کشیدم جلوی یکیش نوشتم جبرئیل جلوی یکی دیگه نوشتم اسماعیل.
اینجوری تو هربار که چشمت به این کلمه هایی که خودت به هم ربطشون دادی میوفته، جریان یادت میاد..و اگه هر کدومش مورد سوال قرار بگیره، بقیشون خود به خود میان تو ذهنت...
قرنها هم خیلی مهمه ...مثلا  فردوسی قرن پنجه..من اینجوری رمز گذاشتم: فر+ "دو"+ "س"+ی ... جمع دو و سه میشه پنج!
یک یا دو سوال تاریخ ادبیات ، آسونه و میشه راحت جوابش داد...

¤برای آرایه:یخورده قلق داره...اول تعریف آرایه ها باید بلد باشی  و دوم تست های کنکور رو بزنی..اینجوری حداقل یدونه سوال ازش رو میتونی جواب بدی...تمرین که کنی،خودت قلقش دستت میاد...
اگه میخوای عکس توضیح آرایه ها از کتاب خیلی سبز رو برات میفرستم...

¤برای زبان فارسی راستش تاحالا زبان فارسی رشته ی انسانی رو ندیدم..ولی اگه تصمیم به خوندنش داری ، درس های ساده رو بخون...
¤برای قرابت : ببین اول از همه یه پیش زمینه ی ذهنی از درسهای کتابتون باید داشته باشی..مثل روزنامه فقط بدونی درمورد چی هستن...شروع کن تست بزن ..اولش یکم زمان میبره برات اما کم کم  دستت راه میفته‌‌...پاسخنامه ی هر سوال رو بخون تا متوجه بشی سمت و سوی فکرکردنت چجوری باید باشه...

>دینی:
تو صفحه ی "سرآغاز" ینفر پرسیده بود در موردش..جوابی که واسش نوشتم رو اینجا کپی میکنم:
"ببینید دینی رو اگه بخونید و تکرار کنید ، واقعا امکان رسیدن به درصدهای بالا(بالای ۷۰) به وجود می آد(خودم ۸۰ و خورده ای زدم)..  تو دینی دودسته سوال داریم : اونایی که به یه طریقی به آیه ای مربوط میشن _ سوالاتی که از متن کتاب پرسیده شدن...

برای آیه ها ، سعی کنید از خود آیه معنی و مفهومش رو متوجه بشید و اینجوری نباشه که یدور آیه رو حفظ کنید یدور معنیش و یدور پیام آیه ش!
دیگه اینکه تو هر آیه ، دوسه کلمه کلیدی هست که برای خودتون مشخصشون کنید..مثلا خیلی جاها نیازی نیست همه ی آیه رو حفظ باشید و تا یدونه از اون کلمات رو دیدید، موضوع اون آیه و کلمه هاش یادتون میاد..مثلا من الان یادم مونده که آیه ی "ان فی خلق السماوات و الارض..." یا ترجمش ،  آخرش "لِاولی الباب"(خردمندان) رو خطاب قرار داده...
اگه مفهوم آیه ها رو یادبگیرید، پیام آیه ها سخت نیستن ..
ببین مثلا  آیه ی :
"ما خلقنا السماوات والارض و ما بینهما الا بالحق و اجل مسمی و الذین کفروا عما انذروا معرضون"
یادت باشه همیشه وقتی از به حق آفریده شدن صحبت میشه یعنی قانومندی، حکیمانه بودن ، هدفدار...
عبارتی که زیرش خط کشیدم از سرآمد معین و مشخص صحبت میکنه.. یکم فکر کن یعنی چی؟ یعنی موقت بودن پدیده ها...یعنی دنیا نامحدود و دائمی نیست...یعنی داره از معاد صحبت میکنه..
چیز دیگه ای که تو این آیه مهمه ، اینه که کافران از این مسئله روی گردانند...

یا مثلا برا بعضی آیه ها که آخرش "یتفکرون"، "عالمین"،"مومنین" ، " لقوم یسمعون" و... داره رو طبق استنباطهای من در آوردی ! رمز میذاشتم برای خودم...و همینطور تفاوتهای برزخ و قیامت...

مورد بعد اینکه مثلا برای درس قضا و قدر توی پیش دانشگاهی ، آیه هایی که مربوط به قضا میشن ، کمتر از آیه هایی هستن که درمورد قدر هستن..بنابراین اونها رو تو ذهنم ثبت کردم و اگه چیزی بجز اونها میومد میگفتم مربوط به قدره( این راه جواب میده ولی صددرصد نیست و باید به مفهوم هم توجه کنید)
یا مثلا(چیزایی که الان حضور ذهن دارم) تو پیش دانشگاهی، درس خالقیت و ربوبیت و مالکیت و ولایت خداوند و تو سوم درسی که مربوط به مشکلات و تحریف بعداز رحلت پیامبر بود و تو دوم درس آراستگی ظاهر و باطن ،
 تو توضیحات هر کدوم چند کلمه هستن که مهم و ویژه ی اون مورد هستن..اونا رو مشخص کنید و تو ذهنتون داشته باشید..جوری که تا اون کلمه رو دیدید ، با خودتون بگید که اینجا داره درمورد ربوبیت حرف میزنه یا مثلا درمورد خالقیت حرف میزنه...

یا مثلا کدوم ضرب المثل و شعر مال کدوم مطلبه..‌.یا مثلا کدوم کلمه ها مربوط به تبدیل سلطنت حاکمان به سبک کسراییه و کدوم کلمه ها مربوط به به انزوا کشیده شدن شخصیتهای اصیله.. و...
تو دینی اگه راه بیفتید ، میبینید همچین هم سخت نیست : ) و خوندن خیلییی بیشتر از تست زدن مهمه...یعنی شما فقط تست های کنکور رو بزنید به شرط اینکه بیشتر بخونید ، مشکلی ندارید...
دیگه اینکه کنکورهای سالهای قبل(و در درجه دوم ، سنجش های جامع و قلمچی) رو بررسی کنید و تو کتابتون  دور آیه های پرتکرار یا کلمات مهم و پرتکرار هر آیه و درس خط بکشید تا تو ذهنتون  بمونن و موقع مرور هم بهشون توجه بیشتری کنید...

میشه هرشب یه تعداد معین ، آیه بخونی و حفظشون کنی...
دیگه فعلا چیزی به ذهنم نمیرسه...اگه سوال یا مشکلی داشتید یا خواستید چیزی رو توضیح بدم حتما بپرسید... "

>زبان:
=لغت_۴ تا سوال گرامر_متن
قواعد زبان رو از کتاب کمک درسی بخون و برای خودت درحد نیم صفحه یا یک صفحه خلاصه ی هر قاعده رو بنویس...وقتی شروع میکنی تست بزنی ، پاسخ نامه ی هر سوال رو هم بخون...
تو زبان ، لغت خیلی نیازه...و راه حلش فقط تکراره ^__^  کلمه های  پیش دانشگاهی مهمتر از سال سومه...هرروز یه تعداد(مثلا ۲۰تا)  کلمه بخون...آقای اناری تو کتابش برای هر کلمه یه جمله مثال زده...برای دفعه ی اول که لغت هارو میخونی ، جمله هارو بخون تا کلمه و کاربردش همینجوری تو ذهنت بمونه...سعی کن هرروز که میخوای لغت بخونی ، مثلا اگه امروز ۲۰ تا لغت جدید باید بخونی ، در حد چند دقیقه کلمه های دیروز رو هم تکرار کنی ..به این صورت که دستتو بذار رو معنیشون ‌و سعی کن ذهنی معنیشون رو بگی...برای هر کلمه ای که یادت نیومد ، دستتو بردار و معنیش رو نگاه کن بعد کنار اون کلمه علامت بزن..تا دفعه ی بعد یا فقط علامت زده ها رو بخونی یا بهشون توجه بیشتری کنی...

برای متن هم معمولا یکی از دو متنی که تو کنکور میاد ، نسبت به اون یکی آسونتره...و همینطور تو هر متن، دو سه تا سوال راحتتره نسبت به بقیه... اگه خواستی جواب بدی ،هرروز یک یا دو متن کنکور رو حل کن...اول یدور صورت سوال ها رو بخون تا بدونی  تو این متن باید دنبال چی بگردی...و بعد متن رو بخون و جاهایی که نمیدونی رو حدس بزن... بشدت  توصیه میکنم اگه تو جواب سوالی شک داشتی ، اون سوال رو جواب نده...


عربی رو تاقبل از ساعت ۱۲ ظهر در جواب کامنت بعدیتون می نویسم...
اگه جایی رو مبهم توضیح دادم و سوالی داشتید بپرسید...
خواهری یکم سختی میکشی ولی ارزش داره...و یکم برنامه هات پر و فشرده میشه درعوض یه ماه و خورده ای دیگه از جلسه ی کنکور که اومدی بیرون‌، بیکاری...
و یادت باشه #تو_میتونی : )

سلام.
>عربی :
۵ تا سوال اول ترجمه : ببین چیزی که خیلییییییی مهمه ، مهارت ترجمه ی فعله و توجه به جمع یا مفرد بودن کلمه ها و معرفه یا نکره بودنشونه..با توجه با اینها ، گزینه ها رو یکی یکی میتونی حذف کنی...
این لینک یه پی دی افه که نکات ترجمه رو گفته :

سلام...ببخشید دیر شد : (

سلام : )
اول نگاه کن ببین کتاب چندتا تست داره...بعد به تعداد روزهای درس خوندنت تقسیمش کن..ترجیحاً تا یکم(یا هفتم) تیر تموم سعی کن تمام بشن درسهات..
بعد چون زمانه کنه میتونی فقط مضرب های دو رو جواب بدی(یعنی فقط سوالات باشماره ی زوج)..یا مثلا مضربهای سه...
برای زبان فارسی ؛ بعضی مبحث ها مثل شمارش تکواژ و واژه رو حذف کن...چون برای یادگیری و تسلط هم زمان میخواد و هم احتمال اشتباه تو سوالاتشون بالاست...

>آمار : اگه موافقی تو آمار هرچی که نیاز داری رو با هم بخونیم...فقط برای هرموضوعی که اینجا مینویسم اول در حد روخوانی کتاب درسی رو بخون بعد نوشته های من رو بخون ( اول مطالب مهم رو میگم بعد مطالب حفظی مورد نیاز فصل یک و دو و سه رو هم مینویسم)
●نمودار ساقه و برگ : یه جدول داریم این شکلی :               ______برگ________|_ساقه__
                                                                                                                                |
به این صورت که دهگان داده ها رو از کوچیک به بزرگ تو قسمت ساقه و یکانشونو تو قسمت برگ می نویسیم..
.مثلا اگه داده های ما ، عددهای
۵ و۹ و ۶۰ و ۶۰ و ۶۸ و ۷۱ و ۷۵ و ۸۲ و ۸۴ و ۸۵ باشن ،
تو قسمت ساقه ، خط اول مینویسیم صفر و تو قسمت برگ ، ۵ و ۹ رو مینویسیم... (وقتی  میخوایم نمودار رو بخونیم میشه 05 که چون صفر پشت عدد خونده نمیشه ، عددمون ۵ است...)
حالا دوباره به داده ها که نگاه کنیم ، میبینیم چندتا داده هست که دهگانشون شیشه..پس تو قسمت ساقه خط دوم مینویسیم ۶
و تو قسمت برگ از چپ به راست مینویسیم صفر  ، صفر  ، هشت
بازهم تو قسمت ساقه خط سوم مینویسیم هفت و جلوش تو قسمت برگ از چپ به راست مینویسیم  یک ، پنج
قسمت ساقه خط چهارم مینویسیم هشت و جلوش تو قسمت برگ از چپ به راست مینویسیم دو ، چهار ، پنج .

و یا اگه مثلا همچین جدولی رو بهمون بده ، ما میتونیم راحت داده ها رو خودمون از روی جدول به ترتیب پشت سر هم بنویسیم...یا مثلا اگه جایی نیاز باشه ، راحت میشماریمشون...

●دامنه تغییرات: یعنی چی؟ یعنی داده های ما ، تو چه بازه ای هستن... دوتا فرمول داره :
     ۱)  بیشترین داده  منهای کمترین داده
     ۲)  طول دسته ضربدر تعداد دسته
تو مثالی که زدیم : دامنه ی تغییراتمون از فرمول اول میشه :  ۸۰= ۵ - ۸۵
و اگه فرض کنیم تو صورت سوال گفته تعداد دسته هامون ۵ تاست  و بپرسه طول دسته ها چنده ، از راه اول دامنه ی تغییرات رو بدست میاریم و از راه دوم میتونیم طول دسته هامون رو بدست بیاریم :
۸۰= طول دسته × ۵   درنتیجه : ۱۶= ۵÷۸۰
حالا اگه لازم باشه دسته هامون رو بنویسیم ، میشه اینجوری : ( اولین عددمون رو به اضافه ی طول دسته که اینجا ۱۶ است میکنیم   همینطوری میریم جلو و به تعداد دسته هامون که اینجا ۵ تاست ، بازه مینویسیم مثل زیر : )
  [۸۵ و ۶۹ ] ( ۶۹و۵۳]  ( ۵۳ و ۳۷] ( ۳۷ و ۲۱] (۲۱ و ۵]

●مرکز دسته : اگه تو سوال نیاز داشته باشیم به مرکز دسته ، باید آخرین عدد و اولین عدد هر دسته رو با هم جمع کنیم و تقسیم بر دو کنیم .
مثلا تو مثال ما مرکز دسته هامون به ترتیب میشه :
اولین دسته از چپ : ۱۳    ، دومین:۲۹  ، سومین:۴۵  ، چهارمین:۶۱  ، پنجمین:۷۷

●فراوانی مطلق:یعنی تعداد هر دسته...و باید از تو داده هامون بشماریم.
پس جمع همه ی فراوانی مطلق هامون میشه تعداد کل داده ها...
 تو مثال ما اینجوری میشه :
برای دسته ی اول: از خودمون باید بپرسیم از ۵ تا ۲۱ چندتا عدد داریم؟ وقتی داده هامون رو نگاه میکنیم میبینیم فقط دوتا عدد
(۵ و ۹) پس فراوانی مطلق این دسته میشه ۲
دسته ی دوم : تو داده هامون از ۲۱ تا ۳۷ چندتا عدد داریم؟هیچی! پس فراوانی مطلق این دسته میشه صفر
دسته ی سوم : طبق توضیحات فراوانی مطلقش باز هم میشه صفر
دسته چهارم : فراوانی مطلقش میشه ۳
دسته پنجم : فراوانی مطلقش میشه ۵

●فراوانی نسبی: برای هر دسته ، فراوانی مطلقش رو تقسیم بر تعداد کل داده هامون میکنیم...
تو مثال ما :
واسه ی دسته ی اول:  دو تقسیم بر ده که میشه 0/2
دسته دوم و سوم : صفر
دسته چهارم : 0/3
دسته پنجم 0/5
حالا اگه فراوانی نسبی رو به درصد بخواد ، هر کدوم رو ضربدر 100 میکنیم...
تو مثال ما به ترتیب میشه : 20 و 0و 0 و 30 و 50   همون طور که میبینیم ، جمع همه ی درصدهای فراوانی نسبی برابره با 100   .

●فراوانی تجمعی : برای دسته ی اول ، برابره با فراوانی مطلق دسته ی اول
و برای دسته ی دوم میشه فراوانی مطلق دسته اول به اضافه ی فراوانی مطلق دسته ی دوم
برای دسته ی سوم میشه جمع فراوانی مطلق دسته ی اول و دوم و سوم( یا همون جمع فراوانی تجمعی دسته دوم با فراوانی مطلق دسته ی سوم )
و همینطور برای دسته های بعد ...
نکته ای که هست اینه که فراوانی تجمعی دسته ی آخر برابره با تعداد کل داده ها...
چرا ؟ چون تا اینجا برای بدست اووردن  فراوانی تجمعی هر دسته ، فراوانی های مطلق دسته های قبل رو با هم جمع کردیم..
پس اگه تو یه سوالی ، فراوانی تجمعی ها رو بهمون بده ، میتونیم خیلی راحت عددها رو به فراوانی مطلق تبدیل کنیم و بقیه ی سوال رو حل کنیم..(به این صورت که فراوانی تجمعی دسته ی اول برابره با فراوانی مطلق دسته ی اول
و برای بدست اووردن فراوانی مطلق دسته ی دوم ، فراوانی تجمعی  دسته دوم رو منهای فراوانی تجمعی دسته ی قبل(که برای دسته ی اول میشه همون فراوانی مطلقش) میکنیم
برای فراوانی مطلق دسته ی سوم ، فراوانی تجمعی دسته ی سوم رو منهای فراوانی تجمعی دسته ی قبل( دسته ی دوم) میکنیم و همینطور برای دسته های بعد...

●زاویه هر دسته: فرمول زیر رو برای تبدیل های مختلف یادت باشه :
                                                   زاویه                                      درصد                     فراوانی مطلق(تعداد)
                                           _______________  = _________________  = ____________________
                                                     360                                       100                                تعداد  کل 
اگه هر کدوم رو داشته باشی ، راحت میتونی به اونی که میخوای تبدیل کنی...
تو مثال ما : زاویه دسته اول:  72      دسته دوم و سوم: زاویشون سفره یعنی زاویه ندارن!
                    دسته چهارم: 108                 دسته پنجم: 180  
جمع همشون میشه 360
پس اگه زاویه ی یدونه از دسته ها تو سوال مجهول بود ، همشه ی زاویه هارو جمع میکنیم و عددی که بدست میاد رو از  360 کم میکنیم...



+🌻ادامه در زیر کامنت بعد...

سلام هواپیما جونم : )

فکر کنم این کتابی که میگی روش نوشته شده "زبان تخصصی" درسته؟ اگه اینجوره،برای کسانیه که کنکور زبان میخوان شرکت کنن ولی خب بدرد شما هم میخوره...
برای اینکه زیاد لغات اضافه نخونی، اول لغاتی که تو کتاب زبان هست رو از جلد اولش علامت بزن تا بدونی کدومها برای شماست...اونا رو بخون بعد اگه خواستی بقیشون هم یه نگاهی بنداز(البته همون کلمات کتاب درسی خودتون واسه کنکور تقریبا کافی هستن)... اگه تصمیم به جواب دادن متن توی کنکور داری، تکنیکها و توضیحات اون قسما رو هم بخون... از جلد دوم هم لازم نیست همه ی گرامر ها رو بخونی ، فقط اون سرفصل هایی که توی کتاب درسی اوورده شدن رو بخون...
یه خلاصه گرامرهایی هم تو اینترنت هست..مثل لینک زیر :

آمار_ادامه:
● میانگین جدول : مثلا یه جدول میده، که مرکز دسته ها و فراوانی هاشون رو مشخص کرده...
ما برای اینکه میانگین این جدول رو بدست بیاریم، باید مرکز هر دسته رو ضربدر فراوانی اون دسته بکنیم بعد همه ی این عددهای بدست اومده رو باهم جمع کنیم و تقسیم بر جمع کل فراوانی ها (تعداد کل داده ها)کنیم...
اما
بیشتر اوقات ، عددهایی که بهمون میدن ، دورقمی  هستن و خب وقت زیادی میگیره که همه ی ضرب و جمع و تقسیم رو انجام بدیم...
میتونیم از این راه استفاده کنیم :
مرکز دسته ی وسط رو درنظر میگیریم ، بعد همه ی مرکز دسته ها رو منهای اون عدد میکنیم...عددهایی که بدست میان رو جدا جدا ضربدر فراوانی دسته ی خودشون میکنیم  و همه رو باهم جمع میکنیم(به علامت های مثبت و منفی خیلی توجه بشه).و تقسیم بر جمع کل فراوانی ها(کل داده ها) میکنیم...هرچی بدست اومد رو به اضافه ی عدد اصلی مرکز دسته ی وسط میکنیم.

سوال:        26          24        22        20       18          |     x(مرکز دسته ها)
        ______________________________________|_________
                  3            9           5           5            2          |   f(فراوانی ها)
اگه بخوایم واسه راحتتر بودن، از راه دوم استفاده کنیم:
مرکز دسته ی وسط میشه=22    پس همه ی مرکز دسته ها رو منهای 22میکنیم...
به ترتیب از چپ اینجوری میشه: (4-) و( 2-) و( 0) و2 و 4
حالا هر کدوم رو ضربدر فراوانی میکنیم که به ترتیب از چپ میشه :( 8-) و( 10-) و 0 و 18 و 12
همه رو باهم جمع میکنیم که برابره با  : 12      این عدد رو تقسیم بر کل فراوانی ها میکنیم ، میشه : 0/5 
0/5 رو به اضافه ی عدد اصلی مرکز دسته ی وسط میکنیم = 22/5 = جواب   : )

حالا مثلا تو این سوالها ، ممکنه به جای مرکز دسته ها ، بهت بازه ی هر دسته رو بده...اون موقع خودت باید مرکز ها رو بدست بیاری(مرکز هر دسته=جمع سر و ته بازه ، تقسیم بر دو) یا مثلا ممکنه بجای فراوانی ها بهت فراوانی تجمعی بده ، که باید فراوانی مطلق هر دسته رو بدست بیاری یا مثلا ممکنه بجای فراوانی ها ، بهتون "درصد" فراوانی نسبی بده ؛ اون موقع ، خیلی معمولی سوال رو حل میکنی اما باید دقت کنی تو مخرج کسر ،  عدد100 رو بذاری(چون جمع همه ی درصدهای فراوانی نسبی میشه 100 ! )

●شاخص های پراکندگی :

*واریانس: دو تا روش بدست اووردن داره که با توجه به اطلاعات سوال یکیش رو باید انتخاب کنیم:

۱_همه ی مرکز دسته ها رو منهای میانگین کل داده ها میکنیم و اعداد بدست اومده رو به توان ۲ میرسونیم...
   همه ی اعداد بدست اومده رو باهم جمع میکنیم و هرچی شد رو تقسیم بر تعداد کل داده ها میکنیم...

۲_همه ی داده ها رو به توان دو می رسونیم بعد ازشون میانگین میگیریم(مجموع مجذورات تقسیم بر تعداد کل)
بعد این عدد رو  منهای توان دو ی میانگین کل داده ها میکنیم ...

(هرچی واریانس بیشتر باشه ، یعنی داده ها پراکنده تر هستن...)

*انحراف معیار : از واریانس که جذر بگیریم ، میشه انحراف معیار  : )

*ضریب تغییرات : برای بدست اووردنش باید انحراف معیار(جذر واریانس) رو تقسیم بر میانگین داده ها کنیم...


**چندتا نکته : اگه همه ی داده ها در یه عدد ضرب بشن و بعد با یه عدد دیگه جمع بشن (یعنی  ax+b ) :
به جای حساب کردن دوباره ی میانگین ، میانگین اولیه مثل داده ها ضرب و جمع میشه(یعنی a + b ×میانگین)
به جای حساب کردن دوباره ی واریانس ، واریانس اولیه رو ضربدر توان دوی اون عددی میکنیم که در داده ها ضرب شده...
به جای حساب کردن دوباره ی انحراف معیار ، انحراف معیار اولیه رو ضربدر قدرمطلق(مثبت) عددی میکنیم که در داده ها ضرب شده...


● مطلب حفظی مهم :
داده ها دو دسته هستن:    ۱_کمی(عددی) : خودش دو دسته ست : 
                                            ○پیوسته(اعشاری): مثل شدت جریان_مقاومت_وزن_قد_  BMI(شاخص توده بدنی) و...
                                            ○گسسته(تعداد):مثل قد دانش آموزان یک کلاس و...
                                   
                                         ۲_کِیفی: این هم دو دسته ست :
                                                      ○اسمی: مثل گروه خونی ، رنگ و...
                                                      ○ترتیبی:مثل مراحل تحصیلی،درجات نظامی و...


کل مطالبی که تو آمار نیاز دارید و بدردتون میخوره ، همین بود : ) موفق باشید...
                                                   

سلام هواپیمای عزیزم...یعنی چون احتمالا نرسید که همه ی سوالهای کتاب تستتون رو جواب بدید ،
مثلا فرض کنیم که  کل کتاب ده تا سوال داره! به جای اینکه به ترتیب از سوال یک شروع کنید و بعد سوال دو و بعد سوال سه و همینطور تا برسه به سوال ده ،
به جای این کار ، فقط سوال  دو  و چهار  و شیش  و هشت رو جواب بدید و کاری به بقیه ی سوال ها نداشته باشید...
اینجوری به جای ده تا سوال ، چهارتا سوال حل کردید...و متناسب با زمانی که دارید ، تست زدید و به تست های مطالب بیشتری می رسید جواب بدید...

یا مثلا فرض کنیم که درس اول ده تا تست داره و درس دوم بیست تا تست و درس سوم هم ده تا تست...
اگه بخواید به ترتیب و دونه دونه حل کنید ، دیرتر میرسید به درس سوم ..(اگه تست های هر مبحث زیاد باشن ، شاید به همشون نرسید و مثلا از یه مبحث ، کلا تست نزنید)
اینجا میشه از درس اول فقط تست های دو و چهار و شیش و هشت رو جواب داد ؛ و از درس دوم هم تست های با شماره ی زوج (یعنی دو و چهار و شیش و هشت و ده و دوازده و چهارده و شونزده و هجده و بیست ) و از درس سوم هم همینطور...
اینجوری متناسب با زمان  ، همه ی درس هارو خوندید و به جای ۴۰ تا تست ،  ۲۶ تا تست جواب دادید...

سلام...
ببینید ریاضی اول دبیرستان ، یه چیزای پایه (و آسون) رو گفته...مثلا وقتی از ریاضی سال دوم و سوم و چهارم سوال حل میکنیم ، خیلی جاها از سال اول کمک میگیریم...از ریاضی سال اول ، تو کنکور انسانی کلا ۵ تا سوال میاد...
ریاضی اول دبیرستان :
یه بررسی کاربردی:
●فصل اول:تا حالا ازش تو کنکور ، به طور مستقیم سوال نیومده! مطالبی که توضیح داده (در این حد که تو ذهنت بدونی چی به چیه یدور بخونشون):
*اعداد طبیعی : از یک تا بی نهایت...
*اعداد حسابی: از صفر تا بی نهایت...
*اعداد صحیح: اعداد منفی+صفر+اعداد مثبت...
پس میشه گفت اعداد طبیعی زیر مجموعه ی اعداد حسابیه.. و هم اعداد طبیعی و هم اعداد حسابی ، زیر مجموعه ی اعداد صحیح هستن...
*اگه بخوایم دو عدد گویا(کسر) رو با هم مقایسه کنیم ، باید مخرج مشترک بگیریم...و بعد بر اساس صورتهاشون ، مقایسه کنیم که کدوم کوچیکتره و کدوم بزرگتر...
*اگه بخوایم بین دوتا کسر ، یه عدد بنویسیم ؛ چندتا راه داریم:
۱)میشه هر دوتا کسر رو باهم جمع کنیم و بعد تقسیم بر دو کنیم...
۲)میشه صورت هاشون رو با هم کنیم و مخرج ها هم باهم جمع کنیم...جوابهایی که بدست میان ، صورت و مخرج کسر بین اون دو عدد هستن...
*اگه بخوایم یه عدد گویا(کسر) رو اعشاری بنویسیم ؛ صورتش رو تقسیم بر مخرجش میکنیم...
*اگه بخوایم یه عدد رو به صورت دهدهی بنویسیم اینجوری مینویسیم:
مثلا عددمون اینه: ab   باید بنویسیم: 10a+b
یا مثلا عددمون اینه:abc   باید بنویسیم:100a+10b+c
و اگه عددمون کسری باشه ، مثل این:ab/c  مینویسیم: c تقسیم بر 10+ 10a+b
*اعداد گنگ(اصم): مثل عدد پی و رادیکال ها...
اعداد گنگ و اعداد گویا (یعنی کل عددها) ، همشون باهم میشن اعداد حقیقی...(اعداد اعشاری+اعدادمنفی+صفر+اعداد مثبت)

*قدرمطلق:مثبت میکنه...مثلا اگه توش منفی سه باشه ، عددی که میاد بیرون ، مثبت سه هست...
یا مثلا اگه توش یک منهای رادیکال ۵ باشه ، خب تو ذهنمون حساب میکنیم میبینیم میشه یک منهای دو و نیم پس جواب یه عدد  منفیه..پس علامتهارو قرینه میکنیم و عبارت رو از قدرمطلق بیرون میاریم؛ یعنی میشه منفی یک به اضافه ی رادیکال پنج.
*زبان ریاضی:اگه عبارت فارسی یا شکل بهمون داد ، میتونیم به زبان ریاضی بنویسیمش..
مثلا: شکل زیر رو درنظر بگیر :  (شکل یه مستطیله که توش یه خط عمودی و یه خط افقی داره! خطها باید ادامه پیدا کنن تا فاصله ها رفع بشن..اینجا نمیشه خوب نشون داد)
                                                          _x_____a__
                                                         |_|_______|x
                                                         |_|_______|b
اگه بخوایم این شکل رو به زبان ریاضی بنویسیم ، اینجوری میشه:   (x+a)×(x+b)
*تقدم اعمال ریاضی (دونستنش خیلی مهمه) :
۱_پرانتز(داخلیترین)   ۲_توان  ۳_ضرب و تقسیم   ۴_جمع و تفریق .



●فصل دوم:یدونه سوال تو کنکور داره...
سریع خوندنیا رو در حد مثلا ربع ساعت بخون ، و بیشتر ، سعی کن ازش سوال حل کنی...
&مجموعه:اعضای یه مجموعه باید مشخص باشن..مثلا عبارت "اعداد بزرگ" ، یه مجموعه نیست چون یه چیز کُلّیه...
&اعضای مجموعه(نماد: شبیه E ) : به هر کدوم از اشیا(اعداد) یه مجموعه میگیم...حالا اگه مجموعه ی مون هیچ عضوی نداشته باشه ، میگیم این مجموعه ، تُهیه..و با علامت تهی یا {} نشونش میدیم..
&زیرمجموعه(نماد:شبیهC ) : اگه دوتا مجموعه داشته باشیم به اسم  A و B  ؛ به طوریکه "هر" عضو A ، عضوB هم باشه ، میگیم A زیر مجموعه ی B است...تعداد زیر مجموعه های یه مجموعه ای که n تا عضو داره  رو از فرمول دو به توان n بدست میاریم...
توجه کن که جموعه ی تهی ، زیر مجموعه ی همه ی مجموعه هاست...
&شرط تساوی دو تا مجموعه: اگه هر عضو مجموعه ی A ، عضو مجموعه ی Bباشه و هر عضو مجموعه ی B ، عضو مجموعه ی A باشه ، میگیم  مجموعه ی A و B با هم برابرن...ساده ی این جمله میشه : عضوهای دو تا مجموعه ی مساوی باید با هم یکی باشن...
&اگه تو یه مجموعه ، اعضا تکرار شدن ، هر کدوم یه بار درنظر گرفته میشن یعنی مثلا
مجموعه ی { 1و 4  و 4 و 5و 6 و 6و6} همون مجموعه ی {1و4و 5و 6 } میشه...
&مجموعه ی مرجع(نماد:M یا U ) : مجموعه ایه که همه ی مجموعه ها ، زیر مجموعش هستن...
اگه تو یه سوالی ، مجموعه ی مرجع رو مشخص نکنه ، ما واسش مجموعه ی اعداد حقیقی (همه ی عددها) رو به عنوان مرجع درنظر میگیریم...
مثلا: اگه مجموعه ی مرجع اعداد طبیعی ، کوچکتر از 10 انتخاب بشه ، اونموقع مجموعه ی اعداد طبیعی فرد چندتا عضو و چند زیر مجموعه داره؟
خب اعداد فرد طبیعی کوچکتر از 10 ، میشن 1 و 3و7و 9 پس جواب میشه4 عضو ...
و دو به توان چهار تا زیر مجموعه =16 زیر مجموعه
&نمودار وَن : یه مستطیله(به عنوان مجموعه ی مرجع) که مجموعه ها رو به صورت دایره توش نمایش میدیم...
&متمم یه مجموعه: میشه مجموعه ی مرجع منهای اون مجموعه...مثلا تو نمودار ون ، میشه همه ی خارج از دایره ی مجموعه ی مورد نظر...
&اشتراک دو مجموعه(نماد: U برعکس) : مجموعه اعضایی که عضو هر دوتا مجموعه باشن میشه اشتراکشون...مثلا تو نمودار ون ، میشه قسمت تو هم رفتگی دو تا دایره...
اگه دوتا مجموعه ، اشتراک نداشته باشن(یعنی مجزا باشن) ، اشتراکشون میشه تُهی...
&اجتماع دو تا مجموعه(نماد: U) : همه ی اعضای هر دو مجموعه میشه اجتماعشون...فرمول میشه: جمع هردومجموعه منهای اشتراکشون...
&تفاضل دو مجموعه: مثلا مجموعه اعضایی که تو مجموعه ی A هستن ولی تو مجموعه ی B نیستن ، میشه A-B
یعنی اعضای B رو باید از A حذف کنیم...
&مجموعه متناهی: یعنی بتونیم اعضای یه مجموعه رو بشماریم و یه مقدار مشخص باشن...اگر مجموعه ای اینطور نباشه ، میشه نا متناهی...
مثلا مجموعه ی اعداد طبیعی فرد یا مثلا اعداد گویای بین ۲ و ۳ ، میشه نا متناهی...چون عددهایی که بینشون هستن ، قابل شمارش نیستن...
و مثلا مجموعه تهی ، یه مجموعه ی متناهیه...

اگه قرار بر نکته نوشتن باشه ، این فصل یه مشت نکته داره اما صرفا فقط نوشتن یسری چیزهایی هستن که مشخصن...

سوال: اگه مجموعه های {x E N |یک تقسیم بر x }=A   و {  x |x E Nتقسیم بر 8 } =B مفروض باشند ، کدام یک از مجموعه های زیر ، متناهی است؟ (سراسری انسانی ۹۶)      (Eهمون علامت عضو بودنه)
۱)  A-B                 
۲)B-A
۳)Aاشتراک B
۴)AاجتماعB

برای اینکه این سوال رو جواب بدیم ، چندتا عضو اول هرمجموعه رو مینویسیم...
برای مجموعه ی A ، گفته یک تقسیم بر ایکس ، عضوN ؛ یعنی x ها میشن یک تقسیم بر اعضای مجموعه ی N (اعداد طبیعی)
پس اعضای A میشه : 1 ، یک دوم ، یک سوم ، یک چهارم و...
برای مجموعه ی B ، گفته هر عضوش تقسیم بر هشت ، عضو N ؛ یعنی xها میشن : یک تقسیم بر اعضای مجموعه ی N ...
پس اعضای مجموعه ی B  میشه : یک هشتم ، دو هشتم=یک چهارم ، سه هشتم ، چهارهشتم و...
خب الان مجموعه ی  A منهای B و همینطور مجموعه ی  B منهایA  متناهی نیست و فقط بعضی اعداد حذف میشن و انتهاشون ، بینهایته(انتها ندارن)
اجتماع این دوتا مجموعه که هردوشون تا بینهایت ادامه دارن هم متناهی نیست..
اما اشتراک این دو مجموعه، متناهیه و اعضایش میشن:{  ۱ = هشت هشتم ، یک چهارم=دو هشتم ،  یک دوم=چهارهشتم ، یک هشتم}
جواب میشه گزینه ۳


سوال:در یک کلاس 40 نفره ، 18نفر در فوق برنامه ی هنری و 21 نفر در فوق برنامه ی علمی شرکت کرده اند.اگر 9 نفر آنها در این دو برنامه شرکت نکرده باشند ، چندنفر آنها در هر دو برنامه شرکت کرده اند؟(سراسری انسانی ۹۵)
۱)5   ۲)6      ۳) 7     ۴)8

اول واسه خودمون مشخص میکنیم که سوال چی رو میخواد؟؟ وقتی میگه چندنفر "در هر دو" برنامه شرکت کردن ، یعنی اشتراک این دوتا مجموعه رو بگو...
خب...میگه9 نفر کلا شرکت نکردن ..پس باید تعداد کل رو منهای نه بکنیم...31 =9-40
31میشه اونهایی که تو یدونه یا هر دو شرکت کردن...(یعنی اجتماع دوتا مجموعه)
فرمول اجتماع هم میشه جمع هردو مجموعه منهای اشتراکشون...پس
اشتراکشون  - ( 18+21)  = 31    از این رابطه ، اشتراک برابر میشه با 8  پس جواب میشه گزینه ی ۴ ...


سوالی داشتید بپرسید حتما...
ادامش (فصل سه و چهار) انشاءالله فردا...
وظیفمه : )   ممنونم همچنین شما♡

سلاااام.خوبی؟
مثلا در حد چندساعت ؟ اشکال نداره خواهری ، چندروز دیگه  همه چی تموم میشه : )
آره یکم زیاده...اون لغت هایی که تو کتاب درسی هستن رو توش علامت زدی؟ حواستو بده تقدم با اوناست هاا...یعنی مثلا واسه ی هر درس اول اونایی رو بخون که تو کتاب درسی هم هستن و بعد اگه خواستی بقیه رو هم بخون...
شما میتونی💪🌻
یه جمله ای هست که میگه: [موفقان عالم ، معجزه گران دقایق آخر هستند...]

بله؛اگه دوست داری بفرما...راحت باش : )

ادامه ریاضی اول دبیرستان :

●فصل سوم(توان رسانی و ریشه گیری): یک یا دو سوال تو کنکور داره...
*خواص توان: (چون نمیشه توان رو مثل نوشتنمون تایپ کرد ،  الان ^ رو به عنوان علامت توان در نظر میگیریم... مثلا
وقتی مینویسم 2^3  یعنی سه به توان دو. )
_اگه دو تا عدد تواندار با پایه های مساوی در هم ضرب بشن ، جواب میشه: یکی از پایه ها به توان جمع اون دو تا توان
a^7 = a^2  × a^5
_اگه یه عدد توان دار تقسیم بر یه عدد توان دار دیگه با همون پایه بشه ، جواب میشه: یکی از پایه ها به توانِ توان صورت منهای توان مخرج... مثلا :  a^7 ÷ a^5=a^2
_  (a×b) به توان n ، برابره با a به توان b × n به توان n      و همینطور برای تقسیم...
_ m^(a به توان n) برابره با a به توان m×n
_a به توان منفی n ، برابره با یک تقسیم بر a به توان n
_رادیکالa برابره با a به توان یک دوم...

*تجزیه اعداد: یعنی یه عدد رو به صورت  اعداد اول توان دار بنویسیم...
مثلا برای تجزیه ی عدد 300 اینجوری مینویسیم :                 2  | 300
                                                                                              2   |150
                                                                                              5   |75
                                                                                              5   | 15
                                                                                             3    |  3
                                                                                                    |  1
پس 300 = 2 به توان دو × 5 به توان دو × 3
*نماد علمی: یعنی یه عدد اعشاری مثبت رو به صورت یه عدد اعشاری با قسمت صحیح یک رقمی  ضربدر ده با یه توانی بنویسیم...
مثلا: عدد 12345600  به صورت نماد علمی میشه :       10به توان دو × 1/23456
یا مثلا عدد 0/009886  به نماد علمی میشه  10به توان منفی سه × 9/886
*ریشه گیری : اگه a به توانn برابر با b باشه ، a میشه ریشه ی nام b...
یعنی مثلا : دو به توان سه میشه هشت... پس دو ، ریشه ی سوم عدد هشته... پس اگه جواب رادیکال ۸ با فرجه ی ۳ رو بخواد ، جوابمون میشه ۲  .           و ۸ ریشه ی دوم نداره..چون هیچ عددی به توان دو نمیشه هشت...!
یا مثلا ۵ و منفی ۵ ، هر دو شون رو اگه به توان ۲ برسونیم ، میشن ۲۵ ...پس ریشه ی دوم ۲۵(رادیکال ۲۵)  میشه ۵ و منفی ۵

*رادیکال a با فرجه ی n ضربدر رادیکال b با فرجه ی n ، برابره با رادیکال a×b با فرجه ی n
*توجه : رادیکال a+b مساوی نیست با رادیکالa+رادیکالb
توجه : رادیکال a به توان m با فرجه ی n  برابره با a به توان mتقسیم بر n

*گویا کردن مخرج کسرها:
باید رادیکال رو از تو مخرج حذف کنیم..اینجوری:
اگه تو مخرجِ یه کسر داشته باشیم رادیکالa با فرجه ی n  ، صورت و مخرج اون کسر رو ضربدر رادیکال a به توان n منهای یک ،  با فرجه ی n میکنیم...
مثلا: کسر یک تقسیم بر رادیکال ۲ با فرجه ی ۵ رو برای گویا کردن ، باید صورت و مخرج(هر دو ) رو ضربدر رادیکال ۲ به توان ۴ با فرجه ی۵ کنیم...که صورت میشه رادیکال ۲ به توان ۴ با فرجه ی ۵
و برای مخرج ، هر دو رادیکال رو یکی میکنیم..یعنی میشه رادیکال دو به توان ۵ با فرجه ی ۵  ، و توان تقسیم بر فرجه میشه یک ، پس مخرج میشه ۲ ...

و اگه تو مخرجِ یه کسر داشته باشیم رادیکال aمنهای رادیکالb ،  باید صورت و مخرج رو ضربدر مزدوج این عبارت یعنی
رادیکال a به اضافه ی رادیکال b کنیم...
اینجا تو مخرج ، اتحاد مزدوج بدست میاد و جواب میشه رادیکال a به توان ۲ منهای رادیکالb به توان ۲...
توانها تقسیم بر فرجه ها میشن یک..پس مخرج میشه a منهای b   ....

(چون نمیشه رادیکال و توان رو خوب تایپ کرد ، حتما حتما این تصاویر رو باز کن...)

سلام هواپیما جون : )
فقط اونجا که گفته" من خوشگل و سفیدم "   : ))))))
کار خوبی کردی...آفرین دقیقا...
راستش من زیاد تو این زمینه تجربه ندارم : ) اما بنظرم توقعِ خیلی مهم و به جایی هست...چون:
۱_ با خودش و اخلاقش قراره زندگی کنی نه پولهاش...!
۲_تو چندثانیه(مثلا خدای نکرده تو یه تصادف) ممکنه همه ی زیبایی یه جا از دست بره...و چیزی که برای همیشه باقی می مونه،  اخلاق و شخصیت آدمه...
۳_ زیبایی برای مرد ، چندان ملاک نیست!! :|
۴_ آدمی که انتخاب میکنی ، غیراز اینکه قراره همسرت بشه ، درآینده پدر بچه هات هم هست...و برای آرامش خونه و تربیت بچه ،  تفاهم  تو اخلاق  و مَنِش شما خیلی اهمیت داره...
وقتی علاقه ی دوطرفه باشه و  همراهت یه آدم با اخلاق و با اراده باشه ،با بی پولی و مشکلات(مثلا) میشه کنار اومد و زندگی رو ساخت...
(نمیدونم این نظر من بود.. اگه راهنمایی بهتر میخوای، یه سر به وبلاگ خانواده برتر (khbartar.blog.ir) بزن و سوالات رو مطرح کن(البته فکر کنم بشناسیش) )
انشاءالله هرچی خیره پیش بیاد و خوشبخت بشی**

سلام...
برای عربی اگه میشه مثال بزنید تا بهتر بتونم کمکتون کنم...  : (
واسه دینی هم شروع کنم همه ی آیات رو  توضیح بدم؟ یا مثلا اگه میخواید جاهایی که گیر میکنید یا سخته رو بگید تا با هم بخونیمشون...
(ببخشید ذهنم یخورده شلوغه و تمرکز ندارم ؛ درست متوجه نشدم باید چکارکنم..)

+ریاضی فصل ۴ و ۵ رو دارم تایپ میکنم..تا فردا انشاءالله میفرستمش...
مطالب ریاضی ای که تا اینجا نوشتم بدرتون خوردن؟

ادامه ریاضی اول دبیرستان :

●فصل چهارم(چندجمله ای ها و اتحاد ها) : معمولا یدونه سوال تو کنکور داره...
توجه کن این فصل زیاد قابل نوشتن نیست...و چندتا سوال ازش حل کنی ، دستت میاد چی به چیه...
*درجه ی یک جمله ای نسبت به یک متغیر: میشه توان اون متغیر...
ببین مثلا عبارت ۷ ضربدر x به توان ۳  ضربدر y به توان ۴ رو درنظر بگیر...برای این عبارت میگیم:
نسبت به متغیرx ، از درجه ی ۳  و نسبت به متغیر y ، از درجه ی ۴ است...
*جمع و تفریق یک جمله ایها:فقط اونهایی ‌که متشابه باشن(یعنی متغیر و درجه شون باهم برابر باشه) رو میشه جمع و تفریق کرد...
مثلا:   2x+8x=10x
4y+y=5y
X+3y=جمع نمیشه !
*ضرب یک جمله ایها:ضرایب عددی در هم و متغیر ها در هم ضرب میشن...
مثلا:x × yبه توان دو×4x×6xy=24

*درجه ی یک چندجمله ای نسبت به یک متغیر: باید "بیشترین" توان متغیر خواسته شده رو تو چندجمله ای درنظر بگیریم...
مثلا عبارت:     5yبه توان دو+ 3xy+رادیکالx
واسه درجه نسبت به x ، از خودمون میپرسیم توانهای x دراینجا چندن؟ که میشه ۱ و یک دوم(رادیکال)
بیشترینش چنده؟ ۱
پس درجه نسبت به x میشه ۱
و همینطور درجه نسبت به y میشه ۲    .
*جمع چندجمله ایها؛جملاتی که شبیه به همند ، با هم جمع میشن...
*ضرب دو تا چندجمله ای: اول دوتا چندجمله ای مون رو به صورت دوتا پرانتز پشت سر هم مینویسیم بعد تک تک جملات پرانتز اول رو در تک تک جملات پرانتز دوم ، ضرب میکنیم...

*اتحاد های خیلی مهم:(هرجا که این علامت ^ رو دیدی، یعنی اون متغیر یا عبارت به توان رسیده)
&اتحاد مربع :   a^2 +b^2+2ab=2 ^(a+b)       (اگه aمنهای b  باشه ،  علامت عبارت 2ab منفی میشه)
&اتحاد مزدوج : a+b)(a-b) = a^2 - b^2)
& a-b)(a^2+ab+b^2) = a^3 - b^3)
    a+b)(a^2-ab+b^2) = a^3+b^3)
& a+b)^a ^3+b^3+3a^2b+3b^2a=3)
   a-b)^a^3 - 3a^2b+3b^2a-b^3=3)

سلام...
خواهش میشود نوش جان : ) انشاءالله که نتیجه میده : ) مطمئن باش♡
عزیزممممممم... چی بگم؟! همه تو زندگیاشون ، به شکل های مختلف یسری سختی دارن...
امید داشته باش ‌که میگذره و یه خدایی هست که همه چیز رو میبینه و خیلیییی هوای بنده هاش رو داره...
نمیدونم عقایدت چیه...مهم هم نیست...اما سعی کن با خدا رفیق بشی..اونوقت پر میشی از حس خوب و انرژی مثبت..و سختی ها  هم زیاد به چشمت نمیان...
مثلا الان میخوای شروع کنی به درس خوندن ، بالای اون صفحه ای که میخوای شروع کنی یا اول کتابت ، حس اون لحظه به خدات رو "بنویس" ...مثلا مثلاااا بنویس : خدایا خیلی دوست دارم‌ ؛به امید تو شروع میکنم ،  و...

سلام..خوبید؟ بله دیدم...ببخشید جواب پیام قبل رو دارم تایپ میکنم و هنوز تمام نشده : (
فقط بگم : باشه انشاءالله همه ی آیات رو هم با هم می خونیم...
نه بابا چرا عصبانی بشم؟! : ))) خیلی هم خوشحال میشم که کاری از دستم بر بیاد♡
بقیه ی مطالبی که گفتید رو مفصل در جواب پیام قبلی ، میگم براتون...

دینی پیش دانشگاهی_درس دوم:
به ترتیب متن درس ، آیه ها (ممکنه بعضی جاها یه آیه رو قسمت قسمت بررسی کنیم)رو بررسی میکنیم:
" قل هو الله احد" _ " و لم یکن له کفواً احد" _ "و هو الواحد القهار"
به این آیات که توجه کنیم ، میبینیم همشون دارن از یکی بودن(احد) و یگانگی خداوند میگن...و به اصل توحید دلالت دارن...
اصل توحید میگه:اعتقاد به اینکه خداوند یکتا و یگانه ست(یعنی شریک و همتا نداره)
نگرش توحیدی(یگانگی الله) رو همه ی آیات قرآن ، سایه اش دیده میشه و مثل یه روح ، در پیکره ی همه ی معارف و احکام دین، هست..
پس پایه و اساس همه ی دین و مهمترین اعتقاد دینی ما ، اصل توحیده ...که اگه به یگانگی خداوند(اصل توحید) معتقد نباشیم،بقیه ی اعتقادات دینیمون معنی ندارن...
"قل الله خالق کل شی ء"
همزمان با خوندن آیه ، درمورد معنیش یخورده فکر کنیم: بگو خدا خالق همه چیز است...
یعنی چی؟ یعنی همه ی جهان و  هر موجودی که تو جهان هست ، آفرینندش خداست..و همه چیز از اوست...
میگه بگو "خدا" خالق همه چیزه..پس داره میگه جهان فقط یدونه خالق داره و خدا تو آفرینش ، شریک و همتا نداره (توحید درخالقیت)
وقتی خالق یدونست  ، پس همه ی آفرینش بر یه اصل و مبناست و از اصلهای متعدد پدید نیومده...
ببین مثلا من و شما با هم میخوایم یه کاردستی درست کنیم(یه کاردستی خلق کنیم) : ) خب؟!  شما یه نظراتی داری و من هم یه نظراتی...شما تو کارهات یه اصولی داری و من هم یه اصول دیگه...ما الان هر دومون میشیم خالق! که هر کدوممون یه اصولی و توانایی هایی داره که اون یکی نداره...
اما وقتی داریم داریم از خدا حرف میزنیم که یگانه ست و شریک و همتا نداره و غنی و بی نیازه ، پس خالق دیگه ای نباید کنارش تصور کنیم..اگه فرض کنیم جهان ، به صورت شریکی توسط چندتا خالق ، خلق شده ، درواقع داریم فرض میکنیم که
هر کدوم یه توانایی ها و اصولی داره که اون یکی نداره...یعنی هر کدوم ، بدون اون یکی ، ناقص و نیازمندن! که این با توحید و توحید در خالقیت منافات داره.‌‌..و میشه شِرک در خالقیت...
اما مثلا بعضی جامعه ها هست که مردم  اونجا معتقدن ما یه خدای شر داریم و یه خدای خیر! یا خدای باد و بارون و زمین و آسمون و... جدا جدا هستن...!
"و لله ما فی السماوات و ما فی الارض و الی الله ترجع الامور"
میگه  لِ + الله  ...لِ تو عربی یعنی برای ، مالِ‌‌‌‌‌....پس این آیه داره میگه هر چی که تو آسمانها و زمینه، از آنِ (برای) خداست‌‌..و همه ی کارها به سوی خدا برگردونده میشن‌...
وقتی میگه همه چیز مال خداست یعنی خدا مالک همه ی دنیاست...
وقتی شما مدادت مال خودت باشه ، یعنی شما مالک مدادت هستی...وقتی شما یه کاردستی درست میکنی(خلق میکنی) پس مالک اون کاردستی ، شما هستی...
همه ی جهان رو خدا خلق کرده پس مالک همش هم خداست...خدا یگانه و بی همتاست و تنها خالق جهانه پس تو مالکیتش هم کسی شریکش نیست...(توحید در مالکیت)
مالکیت انسانها از دنیا ، در طول و درجهت مالکیت خداست...یعنی مثلا انسان مالک یه قطعه زمینه که مالک خودش و زمینی که مال اونه ، خداست... و اگه فرض کنیم یه نفر مالک یه چیزی از جهانه و خدا دیگه مالک اون چیز نیست ، یعنی مالکیت اون آدم در عرض مالکیت خداست و میشه شرک در مالکیت...یعنی اون آدم رو شریک خدا در مالکیت جهان قرار داریم...
تو این آیه میگه چون مالک همه چیز خداست، پس بازگشت همه چیز هم به سوی اوست...
توجه کن به معاد اشاره داره..پس یعنی جهان هدفمنده ...
"ما لهم من دونه من ولی و لا یشرک فی حکمه احدا"
ترجمه: برای آنان هیچ سرپرستی جز او (خداوند) نیست و هیچ کس را در فرمانروایی خود شریک نمیگیرد.
خب...ولی یعنی سرپرست...پس ولایت یعنی سرپرستی و حق تصرف داشتن...
گفتیم  جهان ، مال خداست و خدا خالق ومالک همه چیزه‌...پس خدا فرمانرواست و هر مدل تصرف در جهان  هم حق خداست...(توحید در ولایت)
حالا  اگه خدا به کسی اجازه بده(مثلا به پیامبر ص ) ، اون آدم هم میتونه تو محدوده ای که خدا بهش اجازه داده ، ولایت کنه و حق تصرف داشته باشه...باید دقت کنیم که این اجازه به معنی این نیست که خدا کلا ولایت اون قسمت رو به اون شخص داده! نه!!
فقط یعنی اینکه خدا بهش تو یه محدوده ای اجازه داده که تو مسیر و مجرای ولایت خودش باشه...
و اون شخص ، از خودش استقلال نداره...و فقط تو محدوده ای که بهش اجازه داده شده ، ورود پیدا میکنه...
و مثلا درسته که خدا پیامبر (ص) رو ولی انسانها معرفی کرده ولی پیامبر فقط واسطه ست بین خدا و مردم..و ولایت و دستورات خداوند رو به مردم میرسونه...
"افرایتم ما تحرثون اَ انتم تزرعونه ام نحن الزارعون"
ترجمه: آیا به آنچه میکارید توجه کرده اید؟ آیا شما آن را زراعت میکنید؟ یا ماییم که زراعت میکنیم؟
توجه کن
گفتیم خدا خالق جهانه،پس مالکِ اونه و حق ولایت داره..‌.خدا یگانه و بی همتاست و بی نیازه...
پس خدا ، صاحب اختیاره وو هر کاری اراده کنه و بخواد ، انجام میده...و  تدبیر همممه ی کار ها و پیش آمدهای های جهان ، دستشه...
یعنی تدبیر و پرورش همه ی مخلوقات در اختیارشه...خداست که جهان رو اداره میکنه و به سمت هدف و مقصدی که واسش تعیین کرده ، پیش میبره...(خدا رب العالمین است_ توحید در ربوبیت)
با این تفاسیر، نباید فکر کنیم که موجودات قدرت تدبیر ندارن! جریان اینه که چون خدا خالقمونه، پس خودمون و تدبیرمون ، مال خداست و تحت تدبیر اوست...یعنی تدبیرمون در طول تدبیر خداست و مستقل نیست...
حالا اگه فکر کنیم که تدبیرمون از خدا مستقل و خداست(در عرض تدبیر خداست) و این توانایی از خودمونه و مثلا بدون کمک خدا میتونیم مریض رو شفا بدیم ،
یعنی شِرک در ربوبیت پیداکردیم...
کتاب میگه "برخی انسانها توحید در خالقیت رو قبول دارن اما گرفتار شرک در ربوبیت میشن" یعنی قبول دارن که آفریننده و خالق ، خداست ؛ اما ما مستقل از خدا و در عرض ربوبیت الهی هم میتونیم یه کاری رو انجام بدیم...
مثلا ما از پیامبر یا امامان ، یه حاجتی میخوایم...اگه فکر کنیم  توانایی برآورده کردن حاجتمون رو دارن از خودشونه، میشه شرک در ربوبیت...
اما اصلش اینه که اونها صرفا واسطه ی بین خدا و ما هستن و تواناییهاشون هم به اجازه ی خداست و یه محدوده ای داره...
و درخواست ما از اولیای الهی برای حل مشکلات و شفای بیماران و... ، منافاتی با توحید نداره...!

_درس سوم:
"ان الله ربی و ربکم فاعبدوه هذا صراط مستقیم"
در مورد ترجمش فکر کنیم: خدا پروردگار من و شماست...پس عبادت کنید او را..این راه مستقیمه..
اولش که میگه " ان الله ربی و ربکم" به توحید در ربوبیت اشاره داره...
داره نشون میده که توحید در عبادت نتیجه ی توحید در ربوبیته ‌(خدا پروردگار من و شماست پس او را عبادت کنید)...پس درواقع داره میگه کسی لایق عبادته که رب و پروردگار انسان باشه...
آخر آیه که گفته" این راه مستقیمه" ، داره بازتاب و نتیجه ی آشنایی با توحید عبادی و توحید در ربوبیت رو نشون میده...

"اتخذوا احبارهم و رهبانهم اربابا من دون الله و المسیح بن مریم و ما امروا الا لیعبدوا الهاً واحداً لا اله الا هو سبحانه عما یشرکون "
ترجمه: اینان دانشمندان و راهبان خود را به جای خداوند به پروردگاری گرفتند و همچنین مسیح پسر مریم را.‌‌‌..درحالیکه مامور نبودند جز اینکه فقط خدای یگانه را بپرستند که معبودی جز او نیست...او منزه است از آنچه شریکش میگیرند...
مخاطب کیه؟ مشرکانی که دانشمندان و راهبان و حضرت مسیح (ع) رو به ربوبیت گرفته بودن‌‌‌...پس گرفتار شرک در ربوبیت بودن...
بعدش میگه"درحالیکه مامور نبودند جز اینکه فقط خدای یگانه را بپرستند" ، پس وقتی پروردگار و رب شون ، غیراز خدا بود ، در عمل از اون هم اطاعت میکردن...
پس درواقع هرکسی که رب و پروردگارِ آدم باشه ، باید از او اطاعت کرد(توحید در عبادت)
منظور از "لا اله الا هو" ، همون "لا اله الا الله" ست.. که همون کلمه ی توحید و به گفته ی امام رضا(ع) ، دژ مستحکم خداست(دینی سوم دبیرستان)...
یه بار دیگه این آیه رو بخون...اگه دقت کنیم میبینیم درواقع خداوند تو این آیه ، انسانها رو به توحید در عبادت و عبادتِ خدای واحد و یگانه ای که جز او خدایی نیست دعوت کرده...
"و لقد بعثنا فی کل امة رسولاً اَن اعبدوا الله و اجتنبوا الطاغوت "
تو ذهنمون درمورد ترجمش فکرکنیم: بعثنا یعنی ارسال کردیم/فرستادیم _ فی=در _ کل امة= همه ی امتها _ رسولا=رسولی _ اَن اعبدوا=که عبادت کنند_ الله=خدا_ و اجتنبوا=و اجتناب کنند یعنی پرهیز کنند از_طاغوت=طاغوت ...
پس هدف مشترک(وحدت دعوت) ارسال پیامبران چی بود؟اینکه مردم خدا رو عبادت کنند(توحید عبادی اجرا بشه) و مردم رو از پرستیدن طاغوت نهی کنن(نفی  شرک در پرستش)
پس اگه دقت کنیم متوجه میشیم برای توحید در عبادت(توحید عبادی) ، دوری از طاغوت نیازه...

" و من یسلم وجهه الی الله و هو محسن فقد استمسک بالعروة الوثقی و الی الله عاقبة الامور"
درمورد ترجمه ی کلمه ها حدوداً اینجوریه: مَن=کسی که _ یسلم=تسلیم کنه_وجهه=خودش رو _ الی=به سمت_الله=خدا_ و هو=و او_ محسن=محسن باشه، احسان داشته باشه،نیکوکار باشه_ف=پس_قد=قطعا_استمسک=تمسک پیداکرده، جنگ زده_ بالعروة=به ریسمان_وثقی=استوار، محکم_و به سوی خداست عاقبت کارها...
میگه کسی که
۱)خودش رو تسلیم خدا کنه و
۲)محسن و نیکوکار باشه
به ریسمان استواری چنگ زده‌...
تسلیم خدا بودن یعنی چی؟یعنی از خدا اطاعت کنه ..یعنی خدا رو عبادت کنه‌..پس همون توحید عبادیه...
پس میشه گفت نتیجه ی توحید عبادی و نیکوکاری ، تمسک به ریسمان محکم الهیه...
وقتی میگه"سرانجام کارها به سوی خداست" ، یعنی داره به هدفمندی خلقت و اصل معاد اشاره میکنه...
"الحمدلله رب العالمین" 
الحمدلله(ستایش خداوند) ، توحید در عبادت(توحید عبادی) رو نشون میده...
"رب العالمین" هم نشون دهنده ی توحید در ربوبیته
پس میشه بگیم چون خدا ربوبیت داره ، پس تنها باید او را عبادت کرد...پس توحید عبادی نتیجه ی توحید در ربوبیته...
"ایاک نعبد و ایاک نستعین"(تنها تو را میپرستیم(عبادت میکنیم) و تنها از تو یاری می جوییم)
میگه چون خدا رو عبادت میکنیم ، پس از او کمک میگیریم...پس کمک خواستن از خدا ، نشونه ی توحید در عبادته‌...

  بیت زیر رو بخون:
 "بر آستان جانان گر سر توان نهادن/گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد"
چی میگه؟ حدوداً میگه اگه بشه در راه خدا ، حرکت کرد و او را پرستید و اطاعت کرد ، آدم بر همه ی عالم سربلند میشه...
پس یجورایی داره از توحید عبادی(تسلیم فرمان خدا بودن کار های خود را به قصد اطاعت از او و کسب رضایت او انجام دادن)
صحبت میکنه...پس با همه ی آیه های این درس ، مرتبطه...

________________
اگه سوالی داشتی بپرس حتما...
توضیحات دینی کافی هستن؟ بدردت میخورن؟

سلام.خوبی؟ مرسی ممنون : )
راستش نمیدونم از کیه! دیدم بالای کتابم نوشته بودمش!!
ولی تو خیلی از کارها ، تصمیمات و کارهای دقیقه ی نود تعیین کنندست...
مثلا فرض کن تو ماشین نشستی و داری تو یه جاده ی کوهستانی رانندگی میکنی...داره برف میاد میاد و هوا مِه شده...برف جاده هم خیلی زیاده و  لیزه ‌..بخاطر مه و برف ، جلوت رو هم نمی تونی درست ببینی...تو یه لحظه ، شرایط مختلف دست به دست هم میده و ماشین داره با سرعت ، میره سمت دره...حس های مختلفی داری مثل بُهت و شُک و ترس و دستپاچگی...اما درست لحظه ی آخر که میخوای بری ته دره ، با تمام وجود ، فرمون رو میچرخونی و جهت ماشین رو عوض میکنی و از پرت شدن به ته دره ، نجات پیدامیکنی...
خب اینجا تصمیم و اقدام دقیقه ی آخر شما ، جونت رو نجات داد ؛ درسته؟!
 خیلی موقعیت ها رو میتونیم به مثال بالا تشبیه کنیم که دقایق آخر واسشون خیلی مهم و تعیین کننده هستن...(البته نه اینکه قبلش مهم نباشه)
قطعا بودن.‌.! قطعا شرایط سختتر از شما هم بوده...
اگر هم نبوده ؛
شما اولین نفر باش... شما "تونستن" و "شدن" رو نشون بده‌ : ) نشون بده مانع ها رو خیلی محکم رد میکنی و هیچ مانعی نمیتونه جلوی آرزوها و خواسته هات و توانستن های  شما رو بگیره...
شما بنده ی ارشد خداوند هستی و خدا خودش تو قرآن گفته ، طبیعت و قوانین رو برای تو مُسَخَّر و رام کرد... پس توکل کن بر خودش و با تمام وجود ، بخواه تا بشه ...   : )
........................
۱)دینی درس سوم رو به ادامه ی درس دوم اضافه کردم...ببخش اگه دیر میشه..از هر فرصتی برای تایپ کردن استفاده میکنم..امیدوارم هم ریاضی  و هم دینی زودتر تموم بشن...
۲)مثلا کجای زبان؟و دقیقا چی رو بگم؟!
۳)میتونم بپرسم الان اوضاع درسها چجوره؟چه چیزهایی خوندید و اینا؟
۴) توضیحات دینی کافی هستن؟ بدردتون میخورن؟
🌻🌻

سلام...خداروشکر...اگه جایی توضیحش کم بود بگو...
انشاءالله....به تغذیه و خوابت (باید ۸ ساعت باشه) هم خیلی توجه کن...
پیشوند پسوند مثلا چی؟
ببین تو عربی به صورت سوالاهاش اینجوری نگاه نکن...آسونن طفلکیا : )  مثلا "عین مستثنی منه محذوف"
عین  یعنی مشخص کن ، تعیین کن    مستثنی منه محذوف یکی از قواعده تو قسمت استثناء...
تو قواعد استثناء میخونیم که یدونه مستثنی داریم که بعداز "الّا" میاد و یدونه هم مستثنی منه که قبل از "الّا" میاد...
بعد میگه تو جمله های منفی ، گاهی اوقات تو جمله ی دارای استثناء ، مستثنی منه حذف میشه و نمیاد...که از رو ترجمه ی جمله باید متوجه بشیم تو کدوم جمله هست و تو کدوم نیست...
حالا مثلا سوال میگه"این مستثنی منه محذوف" یعنی اون جمله ای که توش مستثنی منه حذف شده رو پیدا کن و علامت بزن...
که باید سریع چهارتا گزینه رو ترجمه کنی تا متوجه بشی تو کدوم هست و تو کدوم نیست...
یا مثلا سوال میگه"عین مستثنی منه غیر محذوف" ..این دفعه باید گزینه ای رو پیدا کنی که توش مستثنی منه باشه و حذف نشده باشه‌..
مرسی ممنون...از رو کتابهای موقع کنکور خودم دارم مینویسم : )
( ریاضی فصل ۶ و ۷ در حال نوشتنه...شرمنده دیر شد)

_درس چهارم:(موضوع:اخلاص)

"قل انما اعظکم بواحدة ان تقوموا لله مثنی و فرادی ثم تتفکروا"
ترجمه ی کلمه به کلمه: بگو من فقط شما را موعظه(پند و اندرز) میدهم به یک چیز ؛ که قیام کنید(به پاخیزید) برای خدا ، دوتا دوتا و یک یک ، سپس فکرکنید(بیندیشید)
پس داره میگه خدا ، مردم رو فقط به یه چیز اندرز میده :
قیام کردن برای خدا(اخلاص) چه فردی و چه گروهی...
"انا انزلنا الیک الکتاب بالحق فاعبد الله مخلصا له الدین"
موقع خوندن آیه ، تو ذهنمون کلمه به کلمه ترجمش میکنیم : به راستی ما به سوی تو کتاب را به حق به سوی تو نازل کردیم ..پس خدا را پرستش کن..(درحالیکه) خالص کرده باشی برای او دین را...
پس میگه میخوای خدا رو عبادت کنی ، باید خالصانه باشه‌..‌.
از نزول قرآن برمبنای حق صحبت میکنه...پس اشاره داره به هدفمندی و حکمت و تدبیر خداوند...
"الم اعهد الیکم یا بنی آدم آن لا اعبدوا الشیطان انه لکم عدو مبین و ان اعبدونی هذا صراط مستقیم"
(ترجمه نمیکنم دیگه)
این آیه میگه عهدی که خدا با انسان بسته چیه؟
اینکه از عبادت شیطان دور بشه و خدا رو بندگی کنه...
خدا داره میگه ای فرزندان آدم مگر با شما عهد نکرده بودم؟؟! پس یعنی چی؟ یعنی خدا گرایش به پرستش خودش رو از اول تو فطرت و خلقت ما قرار داده...
دیگه اینکه خدا تو این آیه ، به حالت بازخواست سوال پرسیده(مگر عهد نکرده بودم)پس درواقع داره کسایی که گرایش فطری بندگی خداوند رو نادیده گرفتن و بنده ی شیطان و نفسشون شدن رو مورد مورد سوال قرار میده و بازخواستشون میکنه...
آخرش میگه"این راهی راست و استوار است" پس راه نجات و رفتن در راه راست ، آراستگی به اخلاص است...

"کذلک لنصرف عنه السوء و الفحشاء انه من عبادنا المخلصین"
یه نکته واسه ترجمش:تو عربی خوندیم که "کَ" =مثل...ترجمه:مثل این(اینگونه) بازگرداندیم ...(و ادامه ی ترجمه)
آیه درباره ی کی داره صحبت میکنه؟ حضرت یوسف(ع) و اشاره داره به اون جریان معروف زلیخا و حضرت یوسف(ع)
این آیه میگه" از او بدی و زشت کاری رو برگردوندیم چون او از بندگان مخلص ما بود" پس درواقع اخلاص باعث میشه که انسان از گناه دور بشه..و موانع زندگی هم حذف بشن...مثل دوری حضرت یوسف(ع) از گناه...
پس اخلاص باعث شد که شیطان در ایشون نفوذ نکنه...
درنتیجه به اولین ثمره ی اخلاص که "عدم نفوذ شیطان در انسانه" اشاره داره...
" والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا و ان الله اما المحسنین"
میگه"و کسانیکه در راه ما تلاش و مجاهده کنند(یعنی عمل صالح انجام بدن) ، قطعا راه های خودمان را به آنها نشان میدهیم و بی تردید خدا همراه نیکوکاران است"
میگه مجاهدت در راه خدا و عمل صالح ، باعث میشه که خدا راه رو بهش نشون بده و بیشتر هدایتش کنه...
پس میتونیم بگیم عمل صالح ، انسان رو پرورش میده و وجودش رو خالص میکنه...
"لو کنا نسمع او نعقل ما کنا فی اصحاب السعیر"
این آیه داره میگه کسی که عقلش رو به کار نگیره و به سخنان پیامبر و امامان گوش نده ، از جهنمیان میشه...
پس اگه گفت جدایی از صف دوزخیان(جهنمیان) در گرو برخورداری از چه اوصافیه؟ جوابش این آیه میشه(شنیدن حق و تعقل)
تو درس میخونیم که اولین راه رسیدن به اخلاص ، تقویت روحیه ی حق پذیریه...
و در اولین قدم آدم باید گوش شنوا واسه شنیدن حق داشته باشه تا بتونه فکر کنه و مراحل بعد رو جلو بره...پس با این آیه ارتباط داره...
"و اقم الصلاة لذکری" ترجمه:و به پا دار نماز را برای یاد من...
یکم توجه کنیم‌...به توحید عبادی اشاره داره‌...
تو درس میگه سومین مرحله ی رسیدن به اخلاص ، راز و نیاز با خدا و کمک خواستن از او است‌‌‌...
برپا داشتن نماز هم یاد خدا و حضورش تو زندگیمون رو تقویت میکنه....

سلام.من خیلی شرمندتون شدم...این پیام رو ندیده بودم...
راستش من این کتاب رو ندارم...اگه میشه فقط یدونه مثال بزنید تا منظورتونو متوجه بشم...
عید شما هم پساپس مبارک  : )
برای خواستگارتون :
: (  نمیدونم الان باید چکارکنی...چیزی که به ذهن من میرسه اینه:
به خانوادت دقیق توضیح دادی که چرا جوابت منفیه؟ به اون آقا هم دلیلت رو گفتی؟...
مثلا بهش بگو شما خوبی اما ما کنار هم نمیتونیم زندگی کنیم و مدل فکرکردنمون باهم فرق میکنه...
بهش بگو اخلاقه که به جا میمونه که ما اخلاقهامون به هم نمیخوره و اینها....

اومدم ببخشید...
من کتابش رو ندارم...ولی اگه میخواید سوال رو بنویسید یا اینکه ازش عکس بگیرید  و تو سایت آپلود، اون رو آپلود کنید و لینکش رو برام بذارید...

دینی پیش_درس۵:
"انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا"
ترجمه ای که تو ذهنمون میاریم: اِنّا = اِنَّ+ما   پس یعنی همانا ما نشان دادیم راه را به او..یا سپاسگزار خواهد بود و یا ناسپاس...
خدا اومد پیامبران رو فرستاد و قرآن رو نازل کرد ، تا راه مستقیم رو به انسانها نشون بده...ازطرفی به انسانها ، عقل و اختیار داد(سال سوم) تا بتونن فکرکنن و تصمیم بگیرن و انتخاب کنن...انتخاب و اختیار ما هم فقط در چارچوب قوانین حاکم بر هستیه...حالا طبق این آیه ، اگه راه درست رو انتخاب کنه ، درواقع سپاسگزار نعمت های الهیه و اگه راه نادرست رو انتخاب کنه ، ناسپاس هست...
پس فلسفه ی نبوت ، نشون دادن راه به انسانه و شکرگزاری یا کفران به وسیله ی قدرت اختیار صورت میگیره...

"قد جاءکم بصائر من ربکم فمن ابصر فلنفسه و من عمی فعلیها و ما انا علیکم بحفیظ"
ترجمه ی ذهنی:به راستی آمده برایتان، بصیرتهایی(رهنمودهایی) از پروردگارتان..پس هرکس که بینا شد (اونها رو دید) پس برای خودش است(به سود خودشه) و هرکس کوری پیشه کرد پس علیه خودشه(به زیان خودش است)  و من بر شما نگهبان نیستم...
میگه خدا رهنمودهاش رو واسمون ارسال کرده و ما تو قبول یا ردشون مختاریم(دارای اختیار هستیم)
خدا هم در عملِ ما به این رهنمودها ، بر ما نگهبان نیست ..چرا؟ چون  انسان مختاره و هرکاری که انجام بده  ، ثمره ی اطاعت یا زیان نافرمانی ، به خود انسان می رسه...و مسئولیتش با خودمونه...
پس عدم نگهبانی خداوند بر انسان موقعی به وقوع میپیونده که رهنمودهای الهی به هدایت انسان نینجامد...

"ان الله یمسک السماوات و الارض آن تزولا و لئن زالتا آن امسکهما من احد من بعده انه کان حلیما غفورا"
ترجمه: همانا خداوند نگه میدارد آسمانها و زمین را از منحرف شدن و اگر منحرف شوند نگه نمی دارد آن دو را  هیچ کسی بعد از او ..اوست بردبار آمرزنده
پس نظام جهان با اراده ی خدا نگهداری میشه...تو درس میگه ایمان به خدای حکیم و نظام حکیمانه ی او این اطمینان رو به انسان میبخشه که جهان دارای حافظ و نگهبانیه که اشتباه در کارش راه نداره..کشتی جهان ناخدایی داره که که به علت علم و قدرت بی پایانش به هیچ وجه احتمال غرق و نابودی اون نمیره و
هیچ کس بجز او هم نمیتونه اون رو از نابودی نجات بده(یعنی نیاز جهان در بقای(ادامه ی زندگی) خود به خدا)
درواقع اینه آیه از تدبیر و حکمت خدا داره صحبت میکنه...و اعتقاد و اطمینان به حکمت خداوند (حکیم بودن خدا) ، یکی از زمینه های شکوفایی اختیاره...

"انا کل شیء خلقناه بقدر" همانا ما همه چیز را خلق کردیم به اندازه‌...
یکم قضا و قدر رو باهم مرور کنیم :(بعضی کلمه ها رو دقیقا باید تو ذهنت داشته باشی)
ببین جهان یه قانونمندی و نظم داره که اسم دیگش، قضا و قدر الهیه...
تو تقدیر ، ویژگی ها و کیفیت موجودات مشخص میشه...و موجودات از اونجایی که خدا حدود ، اندازه ، ویژگی و موقعیت زمانی و مکانیشون رو مشخص میکنه (یعنی مشخص کردن نقشه شون)مقدر به تقدیر الهی هستن...
خدا حکیمه و با حکمت و تدبیر خودش ، اندازه و ویژگی ها و نقشه ی پدیده ها و قانونمندی ها رو تعیین میکنه...
پس تقدیر از حکمت خدا سرچشمه میگیره...
خروج موجودات از اندازه ها و ویژگیهاشون(تقریرات الهیشون) غیر ممکنه...
از تقریرات الهی مثلا چی؟ مثلا اختیار انسان (خدا برخلاف حیوانات ، برای انسانها ویژگی اختیار رو قرار داده و خروج و فرار ما از اختیار ناممکنه ) پس اراده هم میشه جزو تقدیرات..پس آبی که با اراده ی خود مینوشیم_ویژگی مایع بودن آب و درچه ی جوشیدنش(اینا خصوصیت و ویژگیهای آبه ) _تعیین طول،عرض،حجم،مکان،زمان یه موجود(اندازه ها جزو تقدیراتن)_تعداد الکترونها هر عنصر چندتا باشه _ ماه تو کدوم مدار دور زمین بچرخد_اعضای بدن انسان چی باشه و کار هر کدوم چی باشه...

تو قضا ، یه کار انجام میشه و از اجرا و پیاده کردن نقشه(اجرای تقدیر)صحبت میشه...و خداوند با اراده ی خودش ، پدیده ها رو محقق (خلق و ایجاد) میکنه..موجودات از اون جهت که با حکم و فرمان و اراده ی الهی ایجاد میشن ، مقضی به قضای الهی هستن....
ببین قضا ، میشه اجرای نقشه و قدر ، کشیدن و مشخص کردن نقشه...
پس قضا (اجرای نقشه) بعد از قدر(کشیدن نقشه) است. و قضا متناسب با تقدیر خاص هرچیزه...
مثلا تو داستانی که تو کتاب اوورده شده ، دیوار کجه...یعنی ویژگی اون دیوار ، کج بودنشه...و قضای متناسب با کج بودن دیوار ، ریختن اون دیواره...و مسلماً اگه دیوار  یه ویژگی دیگه (یه تقدیر دیگه)داشت ، یه قضای دیگه هم داشت...
پس انسان وقتی تقدیرها و قضا ها رو بشناسی، میتونه تصمیم بگیره و دست به انتخاب مناسب بزنه...
مثلا امام علی(ع) می دونست که این دیوار ،  ویژگیش(تقدیرش) کج بودنشه  و قضای متناسب باهاش، ریختن اون دیواره...
پس تصمیم گرفت که از کنار اون دیوار بلند بشه...

این آیه هم داره از اندازه صحبت میکنه پس مربوط به قدر(تقدیر) است...

"هو الذی یحیی و یمیت فاذا قضی امراً فانما یقول کن فیکون"
ترجمه : اوست که زنده میکند و میمیراند و چون به کاری حکم کند ، پس به آن میگوید باش ، پس می باشد.
ببین داره از حکم کردن و اجرای پدیده ها صحبت میکنه پس مربوط به قضای الهیه...
این آیه داره اشاره میکنه هستی بخشیدن و مرگ دست خداست...درواقع زندگی و مرگ ، از نشانه های قضای الهی هستن...
"الله الذی سخر لکم البحر لتجری الفلک فیه بامره و لتبتغوا من فضله و لعلکم تشکرون"
ترجمه رو نگم دیگه...
داره میگه خدا دریا رو برای ما رام کرد تا کشتیها در آن به فرمانش حرکت کنند و از فضل او بهره گیرید...پس یعنی انسان مختاره و اگه بخواد میتونه از امکاناتی که خدا براش قرار داده(قانونمندی و نظم الهی) استفاده کنه...
این آیه به قضای الهی اشاره داره ...چرا؟چون خدا با اراده و حکم و فرمان خودش ، جهان رو برای انسان مسخر کرده...

"لا الشمس ینبغی لها ان تدرک القمر و لا اللیل سابق النهار و کل فی فلک یسبحون"
میگه نه خورشید را سزد که به ماه رسد و نه شب بر روز پیشی جوید و همه در مداری در گردش اند...
پس داره میگه موجودات جهان از تقدیر الهی و قانونمندی خودشون هیچ وقت خارج نمیشن...
این آیه به تقدیر اشاره داره..چرا؟ چون میگه هیچ چیز از ویژگی مشخص شده ی خودش خارج نمیشه...

درس ششم:

"قد خلت من قبلکم سنن فسیروا فی الارض فانظروا کیف کان عاقبة المکذبین"
ترجمه ذهنی:گذشت(رخ داد) از قبل از شما ، سنتهایی..پس سیرکنید(گردش کنید) در زمین و بیینید چگونه بود سرانجام(عاقبت) تکذیب کنندگان...
تو درس میاد از قوانین جهان صحبت میکنه و میگه " این قوانین اختصاص به پدیده های طبیعی ندارد و زندگی فردی و اجتماعی انسانها را هم در بر میگیرد...قرآن کریم از این قوانین با عنوان سنت های الهی یاد کرده...
طبق این آیه ، با مطالعه ی زندگی گذشتگان ، میشه این قوانین رو بدست اوورد.
کلمه ی "مکذبین" هم تو این آیه مهمه...
"احسب الناس آن یترکوا ان یقولوا آمنّا و هم لا یفتنون"
(ترجمش نمینویسم دیگه) این آیه درمورد سنت امتحان و ابتلا هست...
که موجب جداشدن انسانهای خوب از بد میشه...دیگه هرچی که برای سنت امتحان توضیح داده شده با این آیه مرتبط ه
مثلا: این سنت ، یه سنت عام هست یعنی مربوط به همه ی انسانها و تمام طول عمره و کسی هم که ایمان خودش رو به خداوند اعلام کنه ، وارد آزمایشهای ویژه و امتحانهای خاص میشه...(این سنت داری مراتب است)
یه جمله ی خیلی مهم: سنت امتحان و ابتلا ، مربوط به چگونگی و فرآیند رشد و تکامل انسان و عامل ظهور و بروز استعدادهای اوست...
پس با حدیث امام صادق(ع) که تو درس زیر قسمت امتحان و ابتلا اوورده شده هم ارتباط داره چون حدیث هم داره درمورد امتحان صحبت میکنه‌...

《ادامه داده میشه》
ادامه》》》》
"کلا نمد هولاء و هولاء من عطاء ربک و ما کان عطاء ربک محضورا"
امداد میکنیم(کمک میکنیم) هم به اینان(منظورش نیکوکارانه) و هم به آنان(منظورش بدکارانه) از عطای پروردگارت و عطای پروردگارت منعی ندارد...
به آیه که دقت کنیم ، درواقع داره نشون میده که رحمت الهی به همه ی افراد جامعه (هم نیکوکار و هم بدکار) تعلق میگیره...یعنی یه سنت عام است...
توضیحات سنت امدادالهی رو که بخونیم ، میبینیم با این آیه مرتبطه و هر خطی از اون توضیحات رو آوورد، ارتباط داره با این آیه...
(مثلا میگه خدای برای هردو گروه، امکانات و لوازم رسیدن به خواسته ها و حرفهایشان را فراهم میکنه _
هرکس با اراده و اختیارش راه حق یا باطل رو انتخاب میکنه و شرایطی براش فراهم میشه که در مسیری که انتخاب کرده به پیش
میره و سرشت خودش رو آشکار میکنه _ و...)
"و الذین جاهدوا فینا  لنهدینهم سبلنا و ان الله لمع المحسنین"
و کسانیکه جهادمیکنند(قدم برمیدارند) در راه ما(خدا) ، هدایتشان میکنیم به راه های خود و بدرستی که خداوند همراه نیکوکاران است.
  =>پس میگه خدا کسانی رو که در راه او قدم برمیدارن به طور خاص ، هدایت و کمک میکنه...
 کتاب درمورد سنت توفیق الهی میگه[ خدا نسبت به اونایی که با نیت پاک قدم در راه حق می ذارن و سعادت آخرت و رضایت پروردگار رو هدفشون می ذارن، یه امداد خاص داره که بهش میگیم توفیق الهی_با سعی و عملی که انسان نشون میده (اول باید سعی و تلاش انسان باشه) خدا شرایط و اسباب رو جوری فراهم می سازه که بتونه آسونتر به مقصد برسه_انسان حق گرا ، یک قدمش به اندازه ی ده ها قدم نتیجه میدهد_ و بقیه ی توضیحات]
"و لو آن اهل القری ءامنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء  و الارض و لکن کذبوا فاخذناهم بما کانوا یکسبون"
(مستقیم ترجمشو نمیگم دیگه)
میگه اگه مردم شهر ها ایمان اوورده بودن و تقوا داشتن ، براشون برکت میذاشتیم ..یعنی چی؟ یعنی ایمان و تقوای مردم یه جامعه ، موجب میشه رحمت الهی براشون باشه...پس این آیه هم مرتبطه با سنت توفیق الهی و توضیحات آیه ی قبل واسه اینم هست...
و اگه دقت کنیم ، میبینیم میگه اگه مردم ایمان اوورده بودن ، فلان طور میشد ولی حالا که تکذیب کردند  پس گرفتار به کیفر شدن ...
یعنی چی؟ یعنی خوبی و بدی ما تو سرنوشتمون اثر داره و زندگی ما تحت تاثیر رفتارهامونه(تاثیر نیکی یا بدی در سرنوشت)
پس تاثیر نیکی یا بدی در سرنوشت ، یه سنت اجتماعیه...
و مثلا امام صادق (ع) هم فرمودن که نیکوکاری و گناه از عوامل موثر در طول عمر یا کوتاهی آن هستند...
دعا هم میتونه سبب خیلی از خوبیها و مانع خیلی از بلاها بشه...
"و لا یحسبن الذین کفروا انما نملی لهم خیر لانفسهم انما نملی لهم لیزدادوا اثما  و لهم عذاب مهین"
(مستقیم ترجمشو نمی گم دیگه)
میگه کافران نباید تصور کنند که اگه مهلت بدکاری دارن ، به نفعشونه...و دلیل مهلتشون اینه که به گناهانشون اضافه کنن..
"عذاب مهین" مهمه که بدونی یعنی عذابی خوارکننده... از آیه متوجه میشیم که این آیه با سنت املاء یا امهال(یعنی مهلت دادن) مرتبطه.. مخاطب این آیه کیه؟ کافران... پس سنت املاء(امهال) هم یک سنت خاصه(مخصوص کافران)  و مهلتها و امکانات کافران با اختیار و اراده ی خودشون به صورت برای الهی(تو آیه میگه عذاب مهین=عذابی خوارکننده) جلوه گر میشه...
"و الذین کذبوا بایاتنا سنستدرجهم من حیث لا یعلمون و املی لهم ان کیدی متین"
(ترجمه ی مستقیم نمیگم)
این آیه درمورد سنت استدراجه(تدریجی بودن) و مهمه که توجه کنی آیه داره درمورد کسانی حرف میزنه که" آیات رو انکار کردند" یعنی کیا؟ یعنی گناهکاران... یعنی سنت استدراج یه سنت خاصه...
مهمه که توجه کنی کتاب برای توضیح این سنت میگه"علاوه بر مهلت دادن ، به امکاناتشون اضافه میشه"و "گناهکاران قدم به قدم(تدریجی) از انسانیت فاصله میگیرن" و "به طور تدریجی به هلاکت ابدی نزدیک میشن(حالت تدریجی در حرکت به سمت عذاب الهی)"

#دقت: تفاوت سنت املا و استدراج ، فقط تو تدریجی بودن استدراجه..و تو هردوشون امکانات و مهلت داده میشه...
"من جاء بالحسنة فله عشر امثالها و من جاء بالسیئة فلا یجزی الا مثلها و هم لایظلمون"
میگه کسی که  کار نیک بیاره، ده برابر مثلش پاداش میگیره و کسی که کار بد بیاره، جز مثل اون جرا پیدانمیکنه(یعنی فقط جزای همون یدونه براش حساب میشه) و به آنها ستم نخواهد شد...
درمورد تفاوت در پاداش و کیفره...توجه کن کتاب میگه"با اینکه خدا باید براساس عدل ، پاداش و جزا بده(یعنی کار خوب به اندازه ی خودش پاداش داشته باشه و کار بد هم به اندازه ی خودش جزا داشته باشه) ، اما خدا با فضل با بنده هاش رفتار میکنه  و به کار خوب، چندبرابر(تو آیه میگه ده برابر) پاداش میده و به کار بد فقط به اندازه ی خودش جزا میده...
درس ۶ تمام..

سلام خوبی؟ : )   دینی و ریاضی رو ادامه بدم؟

سلام خداروشکر...برای اینکه بیشتر شرمندت نشم و وقتت هم با چک کردن اینجا گرفته نشه
همه چیز رو انشاءالله تا جمعه(فردا)  عصر  می نویسم  وساعت شیش ، شیش و نیم که آماده شدن ، میفرستمشون...
 شما از ساعت شیش و نیم به بعد فردا بیای وب ، میبینیشون ...
: )

سلام ...
میشه : )
ببین تو کنکور  باید بتونی به بهترین نتیجه ی خودت در اون زمان برسی...و  شرایط رو باید تحلیل کنی واسه خودت..
مثلا شما این جمعه ای که میاد یا جمعه ی بعدی ، باید بشینی  برای هر درس ،
۱)چیزهایی که  تا اونموقع خوندی رو رو کاغذ بنویسی
و دقت کن که هفته ای که جمعش کنکوره ، درس جدید نخون..و فقط چیزهایی که تا اونموقع خوندی رو مرور کن...
سر کنکور هم سراغ سوالهایی که درسشون رو نخوندی، نرو اصلا و هر موقع دیدی ، فقط رد شو و وقتت رو تلف نکن...

۲) مشخص که مثلا از بین عمومیها، تو کدوم درس نسبت به بقیه ی درسها ، قویتری
و یا مثلا کدوم درس رو میتونی درصد خوبی ازش بگیری اما یکم توش کُندی..
 بعد برای خودت مینویسی که مثلا من وقتی دفترچه ی عمومی رو بهم دادن ، اول از همه مثلا مثلا دینی که توش قوی هستم رو شروع میکنم جواب میدم ...بعدش فلان درس و ...

۳)مشخص کن که مثلا اگه تو عربی ، میتونی خوب جواب بدی اما زمان بیشتری نسبت به وقت استاندارد میخوای ،
و درعوض مثلا زبان رو فقط قراره درحد ۲۰ درصد جواب بدی(یعنی ۵ تا سوال) ، خیلی سریع و درحد ۵ ، ۶دقیقه ، ۵ تا سوال از تو زبان که به درستی جوابت مطمئمن هستی رو انتخاب کن و جوابشون بده بعد سریع برو سراغ عربی و با حوصله به هرچی که بلدی ، جواب بده...اگه وقت اضافه اومد ، دوباره میتونی برگردی رو زبان و اگه سوالات دیگه ای هم دیدی میتونی جواب بدی، جواب بدی...

۴)تعادل تو درصد ها از اینکه یه درس رو بالابزنی در عوض یه درس رو پایین ، مهمتره...
مثلا اگه همه ی درصد هات حدود ۵۰ ، ۶۰ باشه ، بهتره تا اینکه یه درس ۱۰۰ باشه و یه درس ۱۰ درصد..!
موفق باشید🌻

سلام.
ببین اینا مثل اطلاعات عمومی هستن
حفظشون نکن فقط همینجوری یدور بخونشون که بدونی چی به چیه
مثلا جایی دیدی  books بدونی book رو جمع بسته پس معنیش میشه کتابها

و خوندن فقط اینها ، تاثیری چندانی نداره چون آخرش باید معنی یسری کلمه ی
 پرتکرار کنکور رو بلد باشید
تو این زمان ،ببین کنکور سالهای قبل ،  چه کلماتی رو مورد سوال قرار داده اونها رو حتما حتما حفظشون کن
چون یسری کلمات پرتکرار هستن...
واسه حفظ کردن هم امروز رو یه برگه به صورت ستونی(زیر هم دیگه) مثلا ده تا (یا بیستا یا...) کلمه بنویس و معنیشون رو پشت برگه
پشت همون کلمه ها بنویس...
اول یدور هر کلمه رو بامعنی بخون و بعداز تمام شدن خوندن کلمات اون برگه ،  دوباره از اول یکی یکی کلمات رو بخون و سعی کن معنیشون رو از حفظ بگی
اگه یادت نیومد ، به پشت برگه نگاه کن و ترجمش رو بخون.. و با مداد کنار اون کلمه یه علامت بذار...
فردا دوباره مثلا واسه ده تا کلمه ی جدید این کارو تکرار میکنی و بعد از برگه ی امروزت هم ، کلمه هایی که علامت زدی رو بخون..
پس فردا دوباره باز همینطور و...
اگه کلمه ای تو ذهنت نمی مونه، واسه خودت یه جوری سعی کن رمز بذاری بین خودش و ترجمش...
یا اینجا بگو تا باهم رمز بذاریم براش...

سلام
هواپیما جان باور کن خیلی تو فکرت هستم و خودم هم عذاب وجدان شدیدی دارم...
تو هر فرصتی که پیش میاد سعی میکنم بنویسم
دیروز دستم خورد نزدیک سی خط نوشته پرید...  : (
بنظرم شما سوالاتت رو بپرس من به سوالات جواب میدم
اینجوری تو وقت کمتر ، اشکالاتی که داری رفع میشه و سریعتر جلو میرید...
با این حال من باز هم مطالبی که مینوشتم رو ادامه میدم...

"و من یعمل سوءاً اَو یظلم نفسه ثم یستغفرالله یجد الله غفوراً رحیما "
ترجمه ذهنی: و هرکسی که عمل کند(انجام دهد) کار سوءیی را(کاربدی)(یعنی میگه هرکسی که کاربدی انجام بده) یا ظلم کند(ستم کند) به خودش ، سپس استغفارکند (طلب آمرزش کند) از خداوند ، می یابد خدا را آمرزنده و مهربان.
میبینیم که این آیه داره درمورد "ظلم به خود" صبحت میکنه
و درواقع وقتی کسی به خودش(خودِ عالی=خودِ معنوی) بی توجه باشه ، داره به خودش ظلم میکنه...
پس میشه گفت توبه ، انقلاب خودِ عالی(خود معنوی) به خودِ دانی(خودِ جسمی و فناپذیر) است.
توجه کنید آخر آیه میگه هرکسی بعداز گناه توبه و طلب آمرزش کنه از خدا ، او را "غفوراً رحیما=آمرزنده و مهربان " میابد .

"فمن تاب من بعد ظلمه و اصلح فَاِنَّ الله یتوب علیه ان الله غفور الرحیم"
ترجمه ذهنی: پس هرکس توبه کند بعداز ظلمش(بعداز ستم کردنش) و با کار شایسته جبران کند، پس بدرستیکه خداوند به سوی او باز میگردد .همانا خداوند آمرزنده و مهربان است...
پس برای آمرزش باید چکارکرد؟
۱_توبه
۲_جبران با کار خوب و شایسته(اصلاح گذشته)
این آیه ، آیه ی مهمیه...باید دقت کنی میگه "فان الله یتوب علیه"
تو درس میگه:توبه یعنی بازگشت و هم برای بندگان=عبد به کار میره(به معنی بازگشتن از گناه به سوی فرمانبرداری از خدا) و هم برای خدا=معبود به کارمیره(به معنی بازگشت لطف و آمرزش الهی به انسان توبه کار)
پس میشه گفت بازگشت خداوند ، نتیجه و معلول بازگشت انسان توبه کاره... و درواقع بازگشت لطف و آمرزش الهی ، مؤخّر از توبه ی انسانه...

" الا من تاب و آمن و عمل عملاً صالحاً فاولئک یبدل الله سیئاتهم حسنات و کان الله غفوراً رحیماً "
ترجمه ذهنی:به جز (مگر) کسی که توبه کند و ایمان بیاورد و کار شایسته انجام دهد پس برای آنها تبدیل میکند خداوند بدیهایشان را به نیکی و خداوند آمرزنده و مهربان است.
پس طبق این آیه برای اینکه گناهان به نیکی ها تبدیل بشن چی لازمه؟
۱_توبه
۲_ایمان اووردن
۳_عمل صالح
اگه دقت کنیم میبینیم این آیه میگه توبه هم گناهان رو پاک میکنه و هم به کمک ایمان و عمل صالح ، گناهان رو به حسنات و خوبیها تبدیل میکنه...


تو این سه تا آیه دقت کن فقط اون آیه وسطیه که از بازگشت لطف و رحمت الهی صحبت کرده ، آخرش میگه"غفور رحیم"
و دوتای دیگه آخرشون "غفورا رحیما" ست...

آیات درس۷ تمام.
خواهش میکنم متن درس رو هم خودتون بخوانید حتما...

عزیزم اگه سوالی دارید بپرسید .

سلام
درسته تست های آسونی داره ولی میتونی برای دور اول (وقتی کتاب رو میخونی و میخوای برای اولین بار از یه مبحث تست بزنی) تستهای اونو حل کنی...
برای زیست کتابهای آبی قلمچی(برای شروع تست زدن ) و بعد سه سطحی ، فاگوزیست(درس نامه ست و عالیه) ، فار آزمون،کتاب آزمونهای تدریجیِ زیستِ تک رقمیها(از انتشارات کلک معلم)
و برای ژنتیک تخته سیاه خیلی خوبه...
زیست رو سعی کن خوبِ خوب بفهمی و کتاب خیلی خیلی مهمه...
توصیه  میکنم که چیزی رو حذف نکنی(برای همه ی درسها) چون همونطور که میبینی ، بودجه بندیها و سبک کنکور ، تا حدی غیر قابل پیش بینی شده (به خصوص تو کنکور امسال)

برای ریاضی ، من گاج رو ندیدم...
تو ریاضی و فیزیک اول از همه سعی کن درس نامه رو خوب متوجه بشی...اگه جزوه ی خوبی نداری ، فیلم های سایت آلا رو نگاه کن...
یا حتی برای ریاضی اگه میدونی کمکی از دست من بر میاد بگو باهم کار کنیم...
بعدش برای تست ،  کتاب خیلی سبز و سوالات سایت مُنتا خوبه...(گاج نمیدونم چطوره)

برای برنامه ریزی ، من مشاور نیستم و نمیتونم چیزی بگم اما اگه سوالی داشتی ، در حد توان راهنمایی میکنم...

وظیفه ست : )
ببینید (تجربه خودم) مثلا شما یک‌فصل رو از روی کتاب میخونید ؛
حالا باید سعی کنید مطالب رو بدون نگاه کردن به کتاب ، برای خودتون توضیح بدید
بعد یدور از رو کتاب گاجی که دارید یا آبی قلمچی(کتابی که سطح بالا نباشه) به صورت دونه دونه تست بزنید و
بعداز حل هر تست ، پاسخ نامه رو نگاه کنید و توضیحش رو بخونید و اگه نکته ای هست رو تو کتابتون بنویسید...
وقتی این مرحله تمام شد ، دوباره کتاب رو بخونید و بعد(مثلا اگه این مرحله رو امروز انجام میدید ، به از اینجا به بعد ، فردا عمل کنید یا اگر یه فصل رو تیکه تیکه میخونید ، بعداز تمام شدنش ، به ازاینجا به بعدِ نوشته هام عمل کنید) از یه کتاب سطح بالاتر (مثلا سه سطحی یا آی کیو یا...) تست بزنید اما این دفعه یه تعداد تست رو پشت سر هم بزنید (منظورم اینه که مثل مرحله ی قبل ، دونه دونه نباشه) وقتی چکشون کردید ، نکته ها و مطالب مهم رو یادداشت کنید و علامت بزنید و باز هم کتاب رو همراه نکته هایی ‌که نوشتید ، بخونید...

ببینید من چون گاج رو ندیدم ، الان نمیتونم به طور قطعی بگم که آره خیلی سبز بگیرید و اونو بذارید کنار...
اما از لحاظ خوب بودن ، بله خیلی سبز کتاب خوبیه : )  اما در مقایسه با گاج ، نمیدونم...!

فارغ از اینکه نیاز داشتم یا نه ، من خودم مشاور نداشتم...
 این سردرگمی رو درک میکنم و منبع اصلی کمک گرفتم، همین اینترنت بود : ) مطالبی که از تو مجازی میخوندم رو جمع بندی میکردم و برای خودم به نتیجه میرسیدم...یه چیزایی هم تجربه کردم..که البته گاهی هم میفهمیدم راهم به کل اشتباه بوده : ))
نظری درمورد مشاور گرفتن یا نگرفتن ندارم چون شرایط درسی و زندگی شما رو نمیدونم...و نمیدونم مشاور قابلی اطرافتون هست یا نه(مشاور نگرفتن از مشاور پولکی و نابلد گرفتن خیلی بهتره!) ...در هرصورت(حتی اگه مشاور بگیرید) شما الان به مسائل و مشکلات خودتون بهتراز هرکس آگاهید و اگه راه حل مناسب و حساب شده برای مشکلاتتون پیداکنید ، یه قدم خیلی بزرگ برمیدارید...
تو انتخاب منابعتون باید دقت کنید و این وسواس تا حدی خیلی خوبه...البته این رو هم بگم که منابع زیاد برای هر درس به خودیِ خود کمکی نمیکنه...برای هر درس دقت کنید و سعی کنید یکی دوتا منبع(فوقش سه تا) داشته باشید اما اونها کتابهای خوبی باشن و خیلی خوب همونا رو کار کنید ... فوقش اگه وقت اضافه اووردید، میشه منبع فرعی دیگه ای هم اضافه کنید : )

و اینم بگم در کنار افزایش مهارت علمیتون، سعی کنید مهارت سرعت عمل و دقتتون رو هم بالا ببرید...
باز هم سوالی بود در خدمتم
انشاءالله بهترینها پیش بیاد
موفق و قوی باشید🌻 : )

جسارتا اگه میشه نگم...اما برای اینکه یه تصوری داشته باشید ، کنکورم تو این چهارسال اخیر بوده : )
(از اینکه دقیق نمیگم واقعا منو ببخشید)

واقعا لطف دارید : )
بازم سوالی داشتید بفرمایید
موفق باشید🌻

سلاااام خسته نباشی : ) خوبی؟
فرقی نمیکنه هر موقع خودتون راحتترید
سعی میکنم زود به زود اینجا رو چک کنم...شب هم احتمالا بیدارم

سلام .. : (  از کولر ؟ منم آبریزش بینی پیداکردم : (
انشاءالله زودتر خوب بشی  : )
اول از همه  اگه دوست داری یه اطلاعاتی از کنکور امسالت بهم بده...
دوم اینکه هدف خیلی خوبیه اما تلاش و تلاش خیلی زیادی میخواد...وضعیت کنکور هم با وجود نظام جدیدها و
سوالات مشترک یه کم پیچیده شده...
ببین به طور کلی کسی که پشت کنکور می مونه، کارش از دانش آموزی که کنکور سال اولشه ، سختتره..از لحاظ مداومت درس خوندن و پشتکار و روحیه...
بعد اینکه درسهای نظام جدیدها آسون تر از نظام قدیم ها هستن(مثلا تو ریاضیشون) و یا سبک سوالاتشون فرق میکنه
و این تو کنکور نظام قدیمها هم اثر میذاره...مثل کنکور ۹۸...و مثلا بودجه بندیِ درسهای نظام قدیم یخورده  نسبت به سالهای قبل عوض میشه یا فرم سوالات تغییر میکنه (مثل ریاضیِ کنکور ۹۸) و دیگه نمیشه از قبل با اطمینان گفت که مثلا من آمارم رو خیلی خوب میخونم و ۳ تا سوالش(طبق هرسال که ۳ تا سوال آمار تو کنکور داریم) رو قطعی جواب میدم و فلان مبحث رو توش قوی نیستم و کمتر میخونم...چون یهو میبینیم امسال تو کنکور نظام قدیم تجربی به جای ۳ تا آمار ، فقط یدونه سوال آمار اومد و فکرکنم از مثلثات بیشتر سوال اومد...
این یعنی باید رو همه ی مباحث تسلط داشته باشی به خصوووص برای رسیدن به رتبه های خیلی خوب...
اول بشین ببین با خودت چندچندی...میتونی یه یا علی محکم بگی و قوی شروع کنی به خوندن و تا آخرش قوی و قویتر پیش بری؟!
رسیدن به این هدفی که گفتی ، شدنی هست اما یه اراده ی محکم میخواد...

سوم اینکه باباتون درست میگن و مشخصه آیندت واسش مهمه...
بجز بنیاد نخبگان ، انتخاب رشته ی درست خیلی مهمه ...اینکه به رشته ت علاقه داشته باشی و دانشگاه خوبی باشه و بازار کار و ... .
اگه دوست داری دانشگاه فرهنگیان هم خیلی خوبه...حقوق و مزایا داره کارش هم تضمینه...یا مثلا رشته های حقوق و حسابداری و روانشناسی تا جاییکه میدونم تو رشته ی انسانی رشته های خوبی هستن و اگه تا ارشد و دکترا ادامشون بدی خیلی خوبه...
حالا باز اگه با یه نفر که رشتش انسانی بوده صحبت کنی بهتر راهنماییت میکنه...

راستش خیلی فکرکردم که واست چی بنویسم...اینکه دوباره بمونی برای کنکور یا نه ، تصمیم خیلی مهمیه...
قبلا هم گفتم زندگی و آینده و  کار کردن فقط با دانشگاه رفتن میسر نمیشه...باید ببینی علایقت به چه سمتیه...
درس خوندن برات جذاب تره یا کارهای عملی مثل یادگرفتن حرفه ای یه هنر و مربی شدن؟ رشته ی دانشگاهی مورد علاقت چیه؟ هدفت تو زندگی؟
 خودمو مثال بزنم...
من کنکور که دادم ، هدفم پزشکی بود و رتبم با اینکه بد نبود اما بهش نخورد و نشد...من هدفم و دلیل علاقه مندیم به پزشکی این بود که خیلی دوستش داشتم و کمک به زنان و افراد مستضعف برام مهم بود...و هدف مالی و اینا نداشتم...
با دوتا رشته ی دیگه آشنا شدم و درموردشون تحقیق کردم و دیدم با اونا هم میشه به این اهداف رسید و بهشون علاقه مند هم شدم...
بهم میگفتن رتبه ت خوبه بیا برو فلان رشته خیلی با کلاسه و درآمدش خوبه اما خب دوستش نداشتم و رسیدن به اهدافم باهاش میسر نمیشد...
و در آخر رفتم یکی از اون دو رشته...واقعا با تمام وجود دوستش دارم و از رشته و کارم راضیم و باهاش برای آیندم برنامه ریختم ...حتی اگه درآمد و بازار کارش کمتر از رشته هایی باشه که میتونستم برم اما نرفتم...
میدونی چی میگم؟ حرفم اینه یه چیزی برو که با عمق وجودت از راهت راضی باشی و دوستش داشته باشی...حتی اگه بقیه تو رو ازش ناامید کنن...
اگه هدف و علاقت بنیاد نخبگانه پس محکم بجنگ براش...اگه هدف و علاقت مربی ورزشیه، محکم و با اراده براش تلاش کن و...

 هر تصمیمی که گرفتی من درحد توان کمکت میکنم...
این بد قولیم رو ببخش...اگه قرار بر نوشتن دینی شد ، قول میدم بدقولی نکنم و منظم بنویسم : )

انشاءالله بهترینها پیش بیاد
موفق باشی خواهرجانم  : )

  [98/5/30 ....  02:48 ]
سلااااام هواپیماجونم...
ممنونم عید شما هم مباااارک*_*
بله الان خوندمش...فردا انشاءالله جوابشو میفرستم چون میخوام تا جایی که میتونم کامل بنویسم...
راستی کنکور چطور بود؟ قبول شدین؟
با چیزایی که نوشتید فکرکنم انتخاب رشته نکرده باشید درسته؟

سلااام

سلام عزیزدلم...
نمیدونم چطور بگم چون گفتنش واسم خیلی سخته
راستش این روزها به خاطر شرایطم واقعا فرصت اینکه طبق برنامه هرروز یکی دو ساعت فرصت بذارم برای تایپ دینی ندارم ،
درگیر بیماری و یسری مشکلات هستم و اتفاقات(روند درمان و دکتر رفتن و...) غیرمنتظره و بدون برنامه ی زندگیم یکم زیاد شده
امیدوارم منو ببخشی...
عزیزمممم راحت باش♡ فقط یه چیز بگم الان خوبِ خوب فقط بخون تا انشاءالله رتبت خوب بشه، بعداز کنکور حسابی در مورد رشته ها و موقعیتهای کاریشون تحقیق کن و بهترین انتخاب رو انجام بده...الان فقط تمرکزت روی درسها باشه...

همیشه به یادتم و دوست دارم بیشتر باهات درارتباط باشم اما متاسفانه دنیا نه منطق سرش میشه نه احساس ...

واقعا ممنونم از لطفتون : )
دعا کنید بازهم بتونم ادامه بدم...

سلام. قبلا یه بار از کنکور صد  پرسیدم گفتن با رضایت کامله.  برای ایزی کنکور نمیدونم
الان هم نگاه کردم چیزی دستگیرم نشد...
 سایت آلا هم هست که هدفش خدمات درسی رایگانه و فیلم های رایگان با اساتید خیلی خوبی داره
من خودم قبلا از فیلم های ادبیات (هامون سبطی) و فیزیکش خیلی استفاده کردم و تاثیر داشت واسم  دوست داشتی داشتی اون جا هم سر بزن...
موفق باشی🌻

سلام.خواهش میکنم قربانت : )

سلام

جواب سوالهای کتاب رو میخواید؟
فکرکنم "این سایت" بدردتون میخوره...(روی نوشته ی آبی کلیک کنید)
موفق باشید🌻

🔴🔴به آوید🔴🔴

🔴🔴به مریم🔴🔴

سلام نه متاسفانه نمیشناسم...