پاسخ :
دینی پیش دانشگاهی_درس دوم:به ترتیب متن درس ، آیه ها (ممکنه بعضی جاها یه آیه رو قسمت قسمت بررسی کنیم)رو بررسی میکنیم:
" قل هو الله احد" _ " و لم یکن له کفواً احد" _ "و هو الواحد القهار" به این آیات که توجه کنیم ، میبینیم همشون دارن از
یکی بودن(احد) و یگانگی خداوند میگن...و به اصل توحید دلالت دارن...
اصل توحید میگه:اعتقاد به اینکه خداوند یکتا و یگانه ست(یعنی
شریک و همتا نداره)
نگرش توحیدی(یگانگی الله) رو همه ی آیات قرآن ، سایه اش دیده میشه و مثل یه روح ، در پیکره ی همه ی معارف و احکام دین، هست..
پس پایه و اساس همه ی دین و مهمترین اعتقاد دینی ما ، اصل توحیده ...که اگه به یگانگی خداوند(اصل توحید) معتقد نباشیم،بقیه ی اعتقادات دینیمون معنی ندارن...
"قل الله خالق کل شی ء"همزمان با خوندن آیه ، درمورد معنیش یخورده فکر کنیم: بگو خدا خالق همه چیز است...
یعنی چی؟ یعنی همه ی جهان و هر موجودی که تو جهان هست ، آفرینندش خداست..و همه چیز از اوست...
میگه بگو "خدا" خالق همه چیزه..پس داره میگه جهان
فقط یدونه خالق داره و خدا تو آفرینش ، شریک و همتا نداره (توحید درخالقیت)
وقتی خالق یدونست ، پس همه ی آفرینش بر یه اصل و مبناست و از
اصلهای متعدد پدید نیومده...ببین مثلا من و شما با هم میخوایم یه کاردستی درست کنیم(یه کاردستی خلق کنیم) : ) خب؟! شما یه نظراتی داری و من هم یه نظراتی...شما تو کارهات یه اصولی داری و من هم یه اصول دیگه...ما الان هر دومون میشیم خالق! که هر کدوممون یه اصولی و توانایی هایی داره که اون یکی نداره...
اما وقتی داریم داریم از خدا حرف میزنیم که یگانه ست و شریک و همتا نداره و غنی و بی نیازه ، پس خالق دیگه ای نباید کنارش تصور کنیم..اگه فرض کنیم جهان ، به صورت شریکی توسط چندتا خالق ، خلق شده ، درواقع داریم فرض میکنیم که
هر کدوم یه توانایی ها و اصولی داره که اون یکی نداره...یعنی هر کدوم ، بدون اون یکی ، ناقص و نیازمندن! که این با توحید و توحید در خالقیت منافات داره...و میشه شِرک در خالقیت...
اما مثلا بعضی جامعه ها هست که مردم اونجا معتقدن ما یه خدای شر داریم و یه خدای خیر! یا خدای باد و بارون و زمین و آسمون و... جدا جدا هستن...!
"و لله ما فی السماوات و ما فی الارض و الی الله ترجع الامور"میگه لِ + الله ...لِ تو عربی یعنی برای ، مالِ....پس این آیه داره میگه هر چی که تو آسمانها و زمینه، از آنِ (برای) خداست..و همه ی کارها به سوی خدا برگردونده میشن...
وقتی میگه همه چیز مال خداست یعنی خدا مالک همه ی دنیاست...
وقتی شما مدادت مال خودت باشه ، یعنی شما مالک مدادت هستی...وقتی شما یه کاردستی درست میکنی(خلق میکنی) پس مالک اون کاردستی ، شما هستی...
همه ی جهان رو خدا خلق کرده پس مالک همش هم خداست...خدا یگانه و بی همتاست و تنها خالق جهانه پس تو مالکیتش هم کسی شریکش نیست...(توحید در مالکیت)
مالکیت انسانها از دنیا ، در طول و درجهت مالکیت خداست...یعنی مثلا انسان مالک یه قطعه زمینه که مالک خودش و زمینی که مال اونه ، خداست... و اگه فرض کنیم یه نفر مالک یه چیزی از جهانه و خدا دیگه مالک اون چیز نیست ، یعنی مالکیت اون آدم در عرض مالکیت خداست و میشه شرک در مالکیت...یعنی اون آدم رو شریک خدا در مالکیت جهان قرار داریم...
تو این آیه میگه
چون مالک همه چیز خداست، پس بازگشت همه چیز هم به سوی اوست...توجه کن به معاد اشاره داره..پس یعنی جهان هدفمنده ...
"ما لهم من دونه من ولی و لا یشرک فی حکمه احدا"ترجمه: برای آنان هیچ سرپرستی جز او (خداوند) نیست و هیچ کس را در فرمانروایی خود شریک نمیگیرد.
خب...ولی یعنی سرپرست...پس ولایت یعنی سرپرستی و حق تصرف داشتن...
گفتیم
جهان ، مال خداست و خدا خالق ومالک همه چیزه...پس خدا فرمانرواست و هر مدل تصرف در جهان هم حق خداست...(توحید در ولایت)
حالا اگه خدا به کسی اجازه بده(مثلا به پیامبر ص ) ، اون آدم هم میتونه تو محدوده ای که خدا بهش اجازه داده ، ولایت کنه و حق تصرف داشته باشه...باید دقت کنیم که این اجازه به معنی این
نیست که خدا کلا ولایت اون قسمت رو به اون شخص داده! نه!!
فقط
یعنی اینکه خدا بهش تو یه محدوده ای اجازه داده که تو مسیر و مجرای ولایت خودش باشه...
و اون شخص ، از خودش استقلال نداره...و فقط تو محدوده ای که بهش اجازه داده شده ، ورود پیدا میکنه...
و مثلا درسته که خدا پیامبر (ص) رو ولی انسانها معرفی کرده ولی پیامبر فقط واسطه ست بین خدا و مردم..و ولایت و دستورات خداوند رو به مردم میرسونه...
"افرایتم ما تحرثون اَ انتم تزرعونه ام نحن الزارعون" ترجمه: آیا به آنچه میکارید توجه کرده اید؟ آیا شما آن را زراعت میکنید؟ یا ماییم که زراعت میکنیم؟
توجه کن
گفتیم خدا خالق جهانه،پس مالکِ اونه و حق ولایت داره...خدا یگانه و بی همتاست و بی نیازه...
پس خدا ، صاحب اختیاره وو هر کاری اراده کنه و بخواد ، انجام میده...و تدبیر همممه ی کار ها و پیش آمدهای های جهان ، دستشه...
یعنی تدبیر و پرورش همه ی مخلوقات در اختیارشه...خداست که جهان رو
اداره میکنه و
به سمت هدف و مقصدی که واسش تعیین کرده ، پیش میبره...(خدا رب العالمین است_ توحید در ربوبیت)
با این تفاسیر، نباید فکر کنیم که موجودات قدرت تدبیر ندارن! جریان اینه که چون خدا خالقمونه، پس خودمون و تدبیرمون ، مال خداست و تحت تدبیر اوست...یعنی تدبیرمون در طول تدبیر خداست و مستقل نیست...
حالا اگه فکر کنیم که تدبیرمون از خدا مستقل و خداست(در عرض تدبیر خداست) و این توانایی از خودمونه و مثلا بدون کمک خدا میتونیم مریض رو شفا بدیم ،
یعنی شِرک در ربوبیت پیداکردیم...
کتاب میگه "
برخی انسانها توحید در خالقیت رو قبول دارن اما گرفتار شرک در ربوبیت میشن" یعنی قبول دارن که آفریننده و خالق ، خداست ؛ اما ما
مستقل از خدا و در عرض ربوبیت الهی هم میتونیم یه کاری رو انجام بدیم...
مثلا ما از پیامبر یا امامان ، یه حاجتی میخوایم...اگه فکر کنیم
توانایی برآورده کردن حاجتمون رو دارن
از خودشونه، میشه شرک در ربوبیت...
اما اصلش اینه که اونها صرفا واسطه ی بین خدا و ما هستن و تواناییهاشون هم به اجازه ی خداست و یه محدوده ای داره...
و درخواست ما از اولیای الهی برای حل مشکلات و شفای بیماران و... ، منافاتی با توحید نداره...!
_درس سوم:"ان الله ربی و ربکم فاعبدوه هذا صراط مستقیم"در مورد ترجمش فکر کنیم: خدا پروردگار من و شماست...پس عبادت کنید او را..این راه مستقیمه..
اولش که میگه " ان الله ربی و ربکم" به توحید در
ربوبیت اشاره داره...
داره نشون میده که توحید در
عبادت نتیجه ی توحید در ربوبیته (خدا پروردگار من و شماست
پس او را عبادت کنید)...پس درواقع داره میگه کسی لایق عبادته که رب و پروردگار انسان باشه...
آخر آیه که گفته" این راه مستقیمه" ، داره بازتاب و نتیجه ی آشنایی با توحید عبادی و توحید در ربوبیت رو نشون میده...
"اتخذوا احبارهم و رهبانهم اربابا من دون الله و المسیح بن مریم و ما امروا الا لیعبدوا الهاً واحداً لا اله الا هو سبحانه عما یشرکون "ترجمه: اینان دانشمندان و راهبان خود را به جای خداوند به پروردگاری گرفتند و همچنین مسیح پسر مریم را...درحالیکه مامور نبودند جز اینکه فقط خدای یگانه را بپرستند که معبودی جز او نیست...او منزه است از آنچه شریکش میگیرند...
مخاطب کیه؟ مشرکانی که دانشمندان و راهبان و حضرت مسیح (ع) رو به ربوبیت گرفته بودن...پس گرفتار
شرک در ربوبیت بودن...
بعدش میگه"درحالیکه مامور نبودند جز اینکه فقط خدای یگانه را بپرستند" ، پس وقتی پروردگار و رب شون ، غیراز خدا بود ، در عمل از اون هم اطاعت میکردن...
پس درواقع هرکسی که رب و پروردگارِ آدم باشه ، باید از او اطاعت کرد(توحید در عبادت)
منظور از "لا اله الا هو" ، همون "لا اله الا الله" ست.. که همون کلمه ی توحید و به گفته ی امام رضا(ع) ، دژ مستحکم خداست(دینی سوم دبیرستان)...
یه بار دیگه این آیه رو بخون...اگه دقت کنیم میبینیم درواقع
خداوند تو این آیه ، انسانها رو به توحید در عبادت و عبادتِ خدای واحد و یگانه ای که جز او خدایی نیست دعوت کرده..."و لقد بعثنا فی کل امة رسولاً اَن اعبدوا الله و اجتنبوا الطاغوت "تو ذهنمون درمورد ترجمش فکرکنیم: بعثنا یعنی ارسال کردیم/فرستادیم _ فی=در _ کل امة= همه ی امتها _ رسولا=رسولی _ اَن اعبدوا=که عبادت کنند_ الله=خدا_ و اجتنبوا=و اجتناب کنند یعنی پرهیز کنند از_طاغوت=طاغوت ...
پس هدف مشترک(وحدت دعوت) ارسال پیامبران چی بود؟اینکه مردم خدا رو عبادت کنند(
توحید عبادی اجرا بشه) و مردم رو از پرستیدن طاغوت نهی کنن(
نفی شرک در پرستش)
پس اگه دقت کنیم متوجه میشیم برای توحید در عبادت(توحید عبادی) ، دوری از طاغوت نیازه...
" و من یسلم وجهه الی الله و هو محسن فقد استمسک بالعروة الوثقی و الی الله عاقبة الامور"درمورد ترجمه ی کلمه ها حدوداً اینجوریه: مَن=کسی که _ یسلم=تسلیم کنه_وجهه=خودش رو _ الی=به سمت_الله=خدا_ و هو=و او_ محسن=محسن باشه، احسان داشته باشه،نیکوکار باشه_ف=پس_قد=قطعا_استمسک=تمسک پیداکرده، جنگ زده_ بالعروة=به ریسمان_وثقی=استوار، محکم_و به سوی خداست عاقبت کارها...
میگه کسی که
۱)خودش رو تسلیم خدا کنه و
۲)محسن و نیکوکار باشه
به ریسمان استواری چنگ زده...
تسلیم خدا بودن یعنی چی؟یعنی از خدا اطاعت کنه ..یعنی خدا رو عبادت کنه..پس همون
توحید عبادیه...
پس میشه گفت نتیجه ی توحید عبادی و نیکوکاری ، تمسک به ریسمان محکم الهیه...
وقتی میگه"سرانجام کارها به سوی خداست" ، یعنی داره به هدفمندی خلقت و اصل معاد اشاره میکنه...
"الحمدلله رب العالمین" الحمدلله(ستایش خداوند) ، توحید در عبادت(
توحید عبادی) رو نشون میده...
"رب العالمین" هم نشون دهنده ی
توحید در ربوبیتهپس میشه بگیم چون خدا ربوبیت داره ، پس تنها باید او را عبادت کرد...پس توحید عبادی نتیجه ی توحید در ربوبیته...
"ایاک نعبد و ایاک نستعین"(تنها تو را میپرستیم(عبادت میکنیم) و تنها از تو یاری می جوییم)
میگه چون خدا رو عبادت میکنیم ، پس از او کمک میگیریم...پس کمک خواستن از خدا ، نشونه ی توحید در عبادته...
بیت زیر رو بخون:
"بر آستان جانان گر سر توان نهادن/گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد"
چی میگه؟ حدوداً میگه اگه بشه در راه خدا ، حرکت کرد و او را پرستید و اطاعت کرد ، آدم بر همه ی عالم سربلند میشه...
پس یجورایی داره از توحید عبادی(تسلیم فرمان خدا بودن کار های خود را به قصد اطاعت از او و کسب رضایت او انجام دادن)
صحبت میکنه...پس با همه ی آیه های این درس ، مرتبطه...
________________
اگه سوالی داشتی بپرس حتما...
توضیحات دینی کافی هستن؟ بدردت میخورن؟